نشست تخصصی “نگارگری به مثابه رسانه”
زمان:چهارشنبه 25 مهر ۹۷ ساعت 17
مکان: گالری نظرگاه
در نشست تخصصی “نگارگری به مثابه رسانه” مطرح شد:
نوآوری در مینیاتور باید در ضابطه و چارچوب باشد
نشست تخصصی “نگارگری به مثابه رسانه” با حضور شهره جوادی عضو هیات علمی دانشگاه تهران، طیبه عزتالهی عضو هیات علمی پژوهشکده نظر، الهام عصار کاشانی عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، به منظور نقد آثار مینیاتور و نگارگری در گالری نظرگاه برگزار شد. این نمایشگاه از تاریخ 20/07/97 تا 25/07/95 در گالری نظرگاه برپا بود.
مینیاتور، هنری در خدمت ادبیات
در ابتدای جلسه، شهره جوادی عضو هیات علمی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه مینیاتور از اصیلترین هنرهای سنتی است که در خدمت ادبیات بوده؛ گفت: گالری نظرگاه با گالریهای دیگر که صرفاً به نمایش و فروش آثار میپردازند، متفاوت است. در اینجا آثار، مورد نقد قرار میگیرند. البته نقد نه به معنای عیبگیری بلکه به معنای ارزیابی و تجزیه و تحلیل برای پیشرفت و اصلاح.
در ادامه الهام عصار کاشانی در خصوص هنر نگارگری گفت: وقتی ما در وهله اول یک اثر نگارگری را نگاه میکنیم، شاید به نظرمان کهنه و قدیمی بیاید اما وقتی به آن ورود پیدا میکنیم با یک دنیای عمیق و زیبا مواجه میشویم که در لایههای مختلف، معنا و بروز پیدا میکند. این نگاه که نگارگری متعلق به دورهای خاص بوده و اکنون دوره آن تمام شده درست نیست چراکه نگارگری مدام نو میشود.
وی با بیان اینکه هنر نگارگری مربوط به دوره اشکانیان و ساسانیان است اظهار داشت: نگارگری بعد از اسلام و با تغییر ایدئولوژی و ساختار ادامه پیدا میکند. با حمله مغول نیز از بین نمیرود و حتی با آمدن صفویان اتفاق ناخوشایندی برای آن نمیافتد و همچنان در دوره قاجار ماهیت خود را حفظ میکند.
هنرهای سنتی میتوانند به روز شوند
کاشانی با اشاره به فالنامهها گفت: فالنامهها آثاری بودند که بیشتر در دوره صفویه رواج یافتند ولی وقتی درباره هرمونوتیک مدرن بحث میشود، مشخص میشود که حتی آثار سنتی میتوانند به روز شوند و این ویژگی در نگارگری هم دیده میشود. ویژگی فالنامهها اینست که در ابعاد بسیار بزرگی همراه با حاشیه بزرگتری کار شده که قالب کوچک بودن مینیاتور را شکستند. فالنامهها آثاری بودند که با آن فال میگرفتند بدون اینکه کتابی نوشته شود و بعد برای آن تصویرسازی شد. در این آثار تصویر در سمت راست و نوشته در سمت چپ آمده بود. در حقیقت میتوان گفت فالنامهها قالب شاهنامه را شکانده بودند. پس هم قالب سنتی نگارگری قبل خود را شکستند و هم قالب تصویر را. در واقع نگارگری و فالنامهها مضامین مشترکی داشتند اما متنهایی که برای آنها نوشته میشد و تصویرهایی که برای آن مضمون کشیده میشد متفاوت بود.
وی در خصوص اینکه چرا فالنامهها بیشتر در دوره صفوی بروز و ظهورپیدا کردند اظهار داشت: شاه طهماسب بعد از انتقال پایتخت، به گونهای میخواست قدرت را در اختیار خود و تشیع در بیاورد. بنابراین مینیاتور یک بازیگر اجتماعی، سیاسی و مذهبی شد. از زمانیکه بشر بوجود آمد نگاههای آنیمیزمی و توتمی در او بروز کرد و تا امروز انسان همیشه دنبال دستاویزهایی بوده که بخواهد فال خود را ببیند و در مورد آینده بداند. در اینجا نگارگری همین نقش را بازی میکرد.
کاشانی ادامه داد: این سوال که آیا هنرهای سنتی مهجور شده است؟ سوال خوبی نیست. باید بپرسیم چطور هنرهای سنتی میتواند با رئوس خود پیش برود؟ زمانی نگارگری در خدمت متن بود اما فالنامهها را میتوان هنر مردمی دانست. اگر سنت را واژهای بدانیم که تاریخ را میپذیرد و تاریخ را به خود اختصاص میدهد، ما هر روز سنتی را تولید میکنیم که برای آیندگان میماند. پس اگر بخواهیم به آثار به عنوان یک کار سنتی نگاه کنیم آن فهم و تعبیر میتواند نو باشد.
هنر بازاری الزاماً بد نیست
وی افزود: چالشی که هنر در تمام دورهها با آن روبه رو شده، موضوع “بازاری شدن هنر” است که البته بازاری شدن الزاماً بد نیست. هنر زمانی فاخر است و زمانی تبدیل به هنر بازاری میشود. یعنی هنری که عوام یا طبقه متوسط و کل اجتماع به سمت آن میروند.
این عضو هیات علمی دانشگاه آزاد با اشاره به جامعه شناسی آریانپور گفت: همیشه طبقه بالا دوست دارد خود را از دیگران متمایز کند. همین موضوع سطح هنر بازاری را پایینتر جلوه میدهد. اگر قرار است در دوره مدرن، همه چیز مدرن باشد، باید نگاهمان را هم تغییر دهیم چون همیشه فرم و محتوا قرار است با هم بیاید. نگاه هرمونوتیک مدرن به آثار خوب است اما متاسفانه یک ضعف در فرهنگ نسل ما وجود دارد : افرادیکه فرهنگیتر بودند، این نوع نگارگری را دیدهاند که این نوع نگاه در بین عوام متداول نبوده است.
وی افزود: فالنامه ساختارهای سنتی نگارگری را میشکند اما در حوزه سنت و به عنوان یک اثر سنتی مطرح میشود و ادامه پیدا میکند.
نگارگری یک رسانه حکومتی است
طیبه عزتالهی عضو هیات علمی پژوهشکده نظر در ادامه این نشست با بیان اینکه نگارگری ما نوعی رسانه حکومتی است گفت: حکومت است که تعیین میکند ساختار این رسانه چگونه باشد. هنرمند نیز در خدمت این رسانه است. در حوزه انسانشناسی بجز مقوله “قدرت”، “تمایز” نیز دارای اهمیت است. یعنی افراد تلاش میکنند با متمایز شدن قدرت کسب کنند. در ساختار نیز تلاش بر این است که متمایز از دیگری خلق شود اما ساختارهای تعریف شده حکومتی حفظ میشوند. ما زنجیره اجدادی داریم یعنی همان چیز را تکرار میکنیم که نیاکان ما آن را انجام دادهاند. این تداوم در حوزه هنر وجود دارد البته تعریف هنر در جوامع مختلف متفاوت است. مثلا در جوامع بومی به آنچه ما هنر میگوییم، کار میگویند که تعریف غربی هنر در آنجا معنا ندارد.
وی تصریح کرد: نگارگری و هنر تعریفی است که از دوره مدرن وارد ایران شد. بویژه در دوره پهلوی که شروع آن از قاجار بود و این آغاز غربی شدن جامعه ما بود. ما هنر را به دو دسته تقسیم میکنیم : هنرهایی که از گذشته آمده و هنرهایی که بازآفرینی فردی است. کسانیکه در گذشته به بازآفرینی میپرداختند، بسیار حساس به بازآفرینی عین به عین بودند و چون نگارگری یک پشتوانه حکومتی داشت نمیتوانست خیلی تغییر کند. امروز نیز ما کاری را برتر میدانیم که بازآفرینی گذشته باشد. به همین دلیل مقیاسها همان مقیاسهای رایج در دروه صفویه است.
سپس شهره جوادی با بیان اینکه ما با نگاه امروزی میخواهیم کار دیروز را ببینیم گفت: ما در ایران و جهان، هنر دوران اسلامی داریم که برگرفته از هنر پیشین هر مرز و بوم است و این هنر در ایران برپایه دوره ساسانی است. ما با دو نگاه به مینیاتور نگاه میکنیم. یکی نگاه موزهای و دیگری نگاه نو. نگاه موزهای یعنی اینکه این میراث ما است و به عنوان هویت در هنرهای سنتی باید حفظ شود و امروز هم اگر بخواهیم نگاهی به مینیاتور داشته باشیم هرچه شبیهتر به گذشته باشد، پسندیدهتر است. البته کپی باید دقیق باشد چراکه مینیاتوریستها مراقبه میکردند و مینیاتور برای آنها عبادت بوده که ضوابط و چارچوب داشت.
قالب مینیاتور قادر به ارائه هر سوژهای نیست
وی در خصوص مساله ایده نو در مینیاتور اظهارداشت: ایده نو باید هماهنگ با قالب باشد. ایدهای باید در مینیاتور مطرح شود که قالب بتواند آن را خوب ارائه دهد. پس قالب مینیاتور قادر به ارائه هر سوژهای نیست مگر اینکه صرفاً کار تزیینی انجام شود.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران ادامه داد: در خصوص مینیاتور دو نظریه وجود دارد. نظریه غالبی که تاکنون بوده که میگوید مینیاتور عالم مثال و خیال و مجردات را مجسم میکند. آیا واقعا اینگونه است؟ مینیاتور صرفاً عالم خیال و مجردات نیست بلکه صد درصد آن، عالم واقع و دقیقا رئالیستی است. نکته مهم در آن طبیعتگرایی است که کسی توجهی به آن نکرده است.
وی افزود: مینیاتور ترکیبی است از واقعیت و خیال، عالم واقع و مثال و عالم مجرداتی که عالم فرشتگان و روح است. مینیاتور به عنوان میراث باید به همان شکل گذشته حفظ شود و عدهای که میخواهند در میناتور نوآوری کنند باید در ضابطه و چارچوب باشد. بنابراین ما باید با یک بازنگری به مینیاتور نگاه کنیم و یکی از کارهایی که میتوانیم انجام دهیم استفاده از مینیاتور در هنر گرافیک است.