شهرسازی جدید در برابر شهرسازی منظرگرا *
آیا شهرها بهترین مکان زندگیاند؟ آیا حومه شهرها مناسب است؟ مبارزهای در برنامهریزی شهری رشد میکند کههاروارد در مرکز آن است. مقاله لئون نِیفَخ[1] با این پرسشها آغاز میشود.
در ژانویه ۲۰۱۱ و در بخش ایدههای The Boston Globe، نِیفَخ نگاه شگفت انگیزی به مشاجرهی درحال وقوع میان «شهرسازی جدید[2]» و رقیب آکادمیک آن به نام «شهرسازی منظرگرا[3]»، میاندازد. نِیفَخ مینویسد «شهرسازی منظرگرا» با هدف سرنگونی «شهرسازی جدید» و تمرکز آن بر جوامع فشرده و پیاده مدار، در حال طلوع است.
به نقل از او چندین نفر از معماران، برنامهریزان شهری و دانشگاهیان از سراسر امریکا در خانهای در نیواورلئان[4] گردهم آمدند تا آخر هفتهای طولانی را به مباحثه بپردازند. خانه متعلق به آندره دووانی[5] رهبر جنبشی موسوم به «شهرسازی جدید» بود. این جنبش به اواخر دهه ۱۹۷۰ برمیگردد و دههها نیروی غالب در برنامهریزی شهری امریکا بودهاست که امریکاییها را به طردکردن سکونتهای حومه شهر و زندگی در محلههای فشردهتر و متنوعتر تشویق میکرد. هدف این گردهمایی، بحث پیرامون دشمنی جدید بود. فرقهای رقیب از نظریهپردازان شهری، آنها را در مجامع عمومی به چالش میکشیدند و رویکردشان در طراحی شهری را منسوخ اعلام میکردند. با نام شهرسازان منظرگرا، خود را حساس به مسائل محیط، خبره در مسائل اکولوژیکی و منحصراً مناسب برای پایدارساختن حومه شهرهای امریکا، معرفی میکردند. به جای صحبت از ساختمانها، شبکه راهها و پارکها، به طرز فریبندهای از «فرآیندهای زنده[6]»، «جریانها[7]» و اهمیت احترام به «زیرساختهای اکولوژیک[8]» سخن میگفتند. ایدههای آنها در جهان معماری به عنوان ایدههای نو و رادیکال پذیرفته شد. از همه مبهوتکنندهتر آن بود که آنها قدرت را در تاثیرگذارترین جامعه آکادمیک معماری امریکا، دانشکده تحصیلات تکمیلی طراحی دانشگاه هاروارد، در دست گرفتند.
در قلب بیانیه «شهرسازان منظرگرا» این مفهوم نهفته است که مهمترین بخش برنامهریزی شهری، چیدمان ساختمانها نیست بلکه منظر طبیعی است که ساختمانها بر آن جای گرفتهاند. طرفداران این مکتب درهمتنیدگیای از شهر و طبیعت را که مانند یک اکوسیستم زنده عمل میکند تجسم مینماید و به جای نزدیکتر کردن مردم در راستای رسیدن به تراکم بیشتر، امکان آیندهای دوست دار محیط زیست را فراهم میآورد که دربرگیرنده حومههای شهری جادار و وسیع باشد و امریکاییها را از راندن ماشینهای راحتشان منع نکند.
آن چه پیش روی والدهایم[9] و شهرسازان منظرگرا قرار گرفتهاست ترجمه ایدههایشان به واقعیت است. آنها مجبور خواهند بود تا با سختی طبیعی طلوع نظریههای آکادمیک از پس دروازههای دانشگاه، مبارزه نمایند. اما سختی دیگری نیز در انتظارشان است: دووانی و هم قطارانش که ذوق و شوقی به سبک دعوای دوران مدرسه را به میدان رقابت وارد کردهاند. دووانی در جایی میگوید، آن چه خواهیددید «شهرسازی جدید» است در آستانه بلعیدن «شهرسازان منظرگرا».
- نوشته پیش رو بر اساس مطلبی از Leon Neyfakh در رابطه با تقابل شهرسازی جدید و شهرسازی منظرگرا در فضای آکادمیک و حرفهای امریکا به ویژه دانشگاه هاروارد نوشته شدهاست.
Green building [WWW Document], n.d. . Boston.com. URL http://www.boston.com/yourtown/cambridge/articles/2011/01/30/green_building/ (accessed 1.10.17).
[1]. Leon Neyfakh
[2]. New Urbanism
[3]. Landscape Urbanism
[4]. New Orleans
[5]. Andres Duany
[6]. Living Processes
[7]. Flows
[8]. Ecological Infrastructure
[9]. Waldheim