در این کارگاه که مورخ 7/مهر/1397 در گالری نظرگاه برگزار شد؛ علی نیکویی، پژوهشگر دکتری هنر پژوهشکدهی نظر ابتدا به معرفی ایزد مهر در زبان فارسی و ادبیات فلکلور مردم ایران اشاره کرد و سپس ارتباط این ایزد با مفاهیمی مانند عشق، محبت، دوستی و پیمان نظر افکند، در ارتباط با ایزد مهر و خورشید و جایگاه نور در باور مهری و تسری تقدس نور از طریقت مهری در ادیان پسا مهری نظیر زردشتی، یهویدیت و اسلام پرداخت. با پرداختن به مسئله نمادین زایش مهر در استورهی میترا نمادهای ایزد مهر مانند آب، نیلوفر، مروارید، صدف، دلفین و ارتباط آنان را با این آئین را مشخص نمود پس از آن در مورد جایگاه نجومی مهر صحبت شد و ارتباط بین شب یلدا (شبچله) و زمان زایش مهر پرداخته شد.
سپس به صحنهی مذهبی قربانی شدن گاو و تصاویر مکشوفه از مهرکدههای غربی پرداخت و این صحنه را مختص مهرپرستی غربی دانست که هیچ نمونهای مانند آن در مهرکدههای ایرانی کشف نگردیده که بعدها نقاشی پییتا در مسیحیت برداشت از این صحنه میباشد، صحنهی پییتا را نیز تنها در کلیساهای غربی میتوان دید و در کلیساهای مسیحی که در قلمروی فرهنگی ایرانباستان بودند نظیر ارمنستان و گرجستان چنین طرحی وجود ندارد.
در شرح صحنهی گاوکشی و پییتا در مهر و مسیحیت غربی ایشان به اثر پذیری صحنهی پییتا از گاوکشی میترایی به جهت شکل و قالب ظاهری در فضایی مثلثی و غار مانند یا مهراب اشاره نمود. خود این مثلث مقدس را در اصل یک نشان مهم مهرپرستی شرقی دانست که پس از رفتن آئین مهر به غرب این مثلث مقدس در تزئین مهرابهها و تبع آن در تزئین کلیساهای غربی کاربرد داشته است.
آن مثلث مقدس به شرح زیر میباشد:
در این مثلث مقدس اهورامزدا در شکل پدر، آناهیتا به شکل مادر و ایزد مهر، پسر جلوهگر شد. در مورد تقدس این سه ایزد در دوران باستان اشاره نمودند به کتیبهای از اردشیر دوم هخامنشی با این مضمون که: ” به یاری اهورامزدا، آناهیتا و میترا (ناهید و مهر)، فرمان دادم که این آپادانا ساخته شود”. دلالت آسمانی این سه ایزد نیز در اخترشناسی ایرانی نهادینه شد و از این تمدن به سایر تمدنها راه یافت چنانکه خورشید (مهر)، ناهید (آناهیتا) و برجیس (هُرمزد) را در تمام نظامهای اختربینی سه ستارهی سعد میدانند.
در ادامهی شرح مثلث مقدس اشاره به یک مثلث مقدس دیگر شد که این بار یک والد و دو فرزند در آن نقش داشت که شگل واژگونه از خانوادهی مقدس نیز موجود بود که از یک والد و دو فرزند همزاد تشکیل میگردید، کهنترین جای که این الگو متن گاتها است که در آن سپندمینو و انگرهمینو همزاد دانسته شدهاند.
از تلفیق این دو مثلث به یک ستاره دست مییابیم که متاسفانه امروزه به اشتباه به ستارهی داوود شهره گردیده در حالی که پیش از سال 1897 م یهودیت نشان خاصی نداشت و از این ستاره برای مقابله با صلیب مسیحیان استفاده گردید.
این ستاره در ایران زمین رواج و اهمیت خود را حفظ کرده، چنانکه در تمام متون مرتبط با اخترشناسی این نماد را همچون نشانهای مقدس و نیرومند میبینیم و در اکثر آرایههای معماری مسجدهای ایرانی این نقش را فراوان همراه با چلیپا قابل مشاهده است.
در فرجام کار علی نیکویی نظریهی خود را اینگونه ارائه داد که : در هیچکدام از معابد مهری ایران یا ارمنستان و گرجستان و حوزهی تمدنی ایران تا کنون هیچ صحنهی گاو کشی مانند آنچه در مهرکدههای غرب میبینیم، دیده نمیشود. در نقوش ایرانی (و سرزمینهای حوزهی تمدنی ایران)، کشته شدن گاو را میبینیم اما قربانی کننده، انسان نیست. یعنی گاو توسط جانوری قربانی میشود. اما حالت و وضعیت جانور گاو کش، همان حالت نگاهداشت مهری است. این گاوکش گاهی شیر است که پنجه بر پشت گاو گذاشته است، یا شاهین است مانند آنچه در کلیسای سنتاستپانوس جلفا یا سر در ورودی کلیسای گغارد و یا در قلعه ضحاک در آذربایجان شرقی پیدا شده شاهینی بر پشت گاو چنگال فرو برده که حالت گاو همان حالت نگاهداشت مهری است.
به نظر علی نیکویی علت نبود نماد انسانی در قربانی گاو در مهرپرستی ایرانی و به جای آن شیر یا شاهین را باید در باور ایشان به شمایل نگاری از خداوند دانست؛ زیرا خدا را در باور ایرانی میتوان توصیف کرد اما تصویر خیر؛ زیرا در در تفکر ایرانی (شرقی) انسان قائل به مخلوق بودن عقل هست و مخلوق قدرت تصویر خالق را ندارد.