پس از سومین جشنواره بین المللی نورآرایی در دهه­ی مبارک فجر، جشنواره نورآرایی تهران به مناسبت عید نوروز در بهمن و اسفندماه سال 1395 برگزار شد. در مبانی نظری این جشنواره نکات کلیدی وجود دارد که در بررسی و نقد آثار منتخب از اهمیت بسزایی برخوردار است. از جمله اینکه نگاه خلاقانه در آثار نور منوط بر توجه به «تحولات مذهبی، فرهنگی، تاریخی، اقلیمی و غیره»1 دانسته شده است. چارچوب و روش فکری­ای برای طراحی حجم‌­های نور به غیر از اشاره به برخی ارزش‌ها در این مبانی نظری وجود ندارد. اما داوری آثار نیز بدون چارچوب زیبایی‌­شناسی مشخصی صورت‌پذیرفته و به مبانی نظری ادعا شده بی­‌توجهی نشان‌داده شده است. تاکید بر مذهب، تاریخ و فرهنگ و تناسب حجم‌های نور با این مفاهیم و معماری و شرایط فرهنگی محیط در مبانی این جشنواره انتظار مخاطب را از آثار منتخب افزایش می‌­دهد. در حالی که در آثار برگزیده تاثیر هیچ کدام از این مفاهیم دیده نمی‌­شود. مهم‌­تر از همه تاکید بر مفهوم خلاقیت است که با وجود تشابه بسیاری از آثار با نمونه­‌های متاخر خارجی نقض می­‌شود.

از آنجایی که الگوی پیشنهادی این جشنواره فستیوال­‌های نور خارجی همچون جشن نور لیون فرانسه و یا سیدنی استرالیا بوده است، ضرورت تاکید بر هویت بومی در این آثار کاملاً مشهود است. در حالی که اکثر آثار برگزیده فرم و حجم‌­های کاملاً مدرنی هستند که حتی با محیط کالبدی نمایش اثر نیز ارتباط دوسویه‌­ای برقرار نمی­کنند. موقت بودن این حجم­‌ها در سطح شهر دلیلی بر عدم ارتباط حداقلی آن­ها با شهر تهران نیست. مگر اینکه تهران را نیز صرفاً شهری مدرن و فاقد هرگونه هویت فرهنگی خاص ایرانی اسلامی در نظر بگیریم. ضمن اینکه در این صورت نیز این وظیقه هنر شهری است تا به کالبد بی روح یک شهر هویت و معنا بخشد.  این آثار برگزیده می­‌توانند در هر نقطه از شهر تهران یا ایران و یا حتی دنیا به نمایش درآیند. زیرا هیچ شناسنامه خاص هویتی در آن­ها مشاهده نمی‌­شود.   

این آثار در بهترین حالت حجم‌­هایی روشن بودند که به زیبایی فرم توجه داشتند و نه مخاطب و محیطشان و این امر آن­ها را از مشخاصت هنری شهری دور می­کرد. عدم برقراری ارتباطی خاص و موثر میان آثار ارائه شده و محیط آن­‌ها معضل قابل توجهی بود. فقط نمونه آثاری که امکان عبور و رفت و آمد مخاطب را در درون و پیرامون خود فراهم می­‌کردند توانستند تا حدی با مخاطب وارد ارتباط و تعامل شوند. گرچه در طراحی این آثار نیز تفاوتی میان مخاطبین ایرانی و تهرانی و مخاطبین دیگر مناطق دنیا وجود نداشت و بعضاً نمونه­‌هایی نازل از موارد مشابه خارجی عرضه شده بودند. این آثار کاملاً مدرن بوده و مخاطبی با فرهنگی خاص را مدنظر نداشتند. بیانیه جشنواره بر ویژگی­‌های هنر پست­مدرن اشاره دارد اما اکثر آثار برگزیده مشخصات هنر مدرن را دارا هستند. برخلاف بیانیه­  آثار بر فرهنگ و هویت ایرانی اسلامی و حتی بر زمان و مناسبت خاص برگزاری جشنواره، یعنی آغاز سال جدید و آمدن بهار اشاره ای نداشتند. به استثنای برخی آثار که بعضاً از نظر زیبایی­‌شناسی با مخاطب ارتباطی برقرار نمی­‌کردند.

به نظر می­‌رسد عدم وجود ملاک و معیاری برای بومی­‌سازی هنر خلق آثار شهری نور، با وجود اهداف مشخص و ارزشمند مبانی نظری جشنواره، بر داوری آثار تاثیرگذار بوده است. تا زمانی که مبانی زیبایی‌­شناسی هنر نور دنیا توسط پژوهشگران ایرانی مورد بررسی قرار نگرفته و معیارهای آن استخراج نشده و با مبانی زیبایی‌­شناسی نور مورد نیاز در شهرهای مهم ایران امکان تطابق نیافته و بومی‌­سازی نشده است نمی‌­توان امیدی به بروز ارزش­‌هایی چون فرهنگ و هویت در جشنواره­های نور داخل کشور داشت. خلق آثاری که بتوانند ارتباطی با سلیقه ایرانی پیدا کنند و به بیانی فراتر از حجمی روشن از نئون­‌های رنگین دست یافته و با مخاطب وارد گفتمانی تاثیرگزار گردند، نمی‌­تواند بدون توجه به پژوهش­‌های پایه‌­ای در زمینه زیبایی­‌شناسی هنر نوین نور در سطح جهان و بومی سازی آن صورت پذیرد.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *