در هشتمین نشست تخصصی لابراتوار دکتری نظر با محوریت «نشان فرهنگی و منظر»، موضوع «نشانه شناسی شهری و هویت قومی در ایران» توسط آقای دکتر ناصر فکوهی و «زیبایی شناسی نشان فرهنگی در منظر شهرهای بلوچ» توسط خانم گلناز کشاورز مورد بررسی قرار گرفت. دکتر ناصر فکوهی پیرامون اهمیت توجه به هویت های قومی در شهرهای ایران به صحبت پرداختند. برطبق نظرات ایشان هویت یعنی تفاوتزایی و آنجا که هویتهای محلی تحت تاثیر شرایط زندگی شهری و یکسان سازی مفهوم مدرن شهر در جامعه جهانی قرار میگیرد، نتایج مطلوبی در جامعه به همراه نخواهد داشت. تاثیر هویت جهانی نباید به گونهای بر شهرهای هویتمند ایران تاثیر بگذارد که هویت های بومی از میان بروند. زبان، لباس، غذا و معماری از عواملی هستند که می توانند به تداوم هویتهای بومی در شهرهای جدید تاثیر گذار باشند. مسلما این نوع از هویتیابی قومی منافاتی با هویت ملی و ایرانی که سبب اتصال افراد جامعه به سیستم کلی کشور می شود نخواهد داشت. در حقیقت هویتهای قومی می توانند مفهوم سرزمینی و کهن ایران را زنده نگه دارند. در مفهوم دموکراتیک نیز شهر به شهروندان تعلق دارد و با حضور آن ها تعریف شده و هویت مییابد. در عین تعلق شهر به شهروندان در مفهوم محلی آن، شهر با جامعه ملی و جهانی نیز در ارتباط است که هر کدام می تواند معناهای هویتی ثانویهای برای شهر ایجاد کنند. در حقیقت برآورد این ارزشهای محلی و جهانی شهر در کنار ابعاد زمانی آن که رنگ گذشته، حال و آینده را در خود دارد، هویت نهایی یک شهر را میسازد.
ایشان با براز تأسف از وضعیت کنونی شهرهای ایران گفتند، در اکثر شهرهای ایران که دارای هویت قومی قوی نیز هستند شکل و کالبد شهر با هویت آن همراهی نکرده و صرفا ابعاد جهانی و هم شکل ساز در آن ها دیده میشود. بی توجهی به هویت قومی شهر سبب اضمحلال هویت آن میشود.
البته توجه به هویتهای قومی از طریق هنر و دیگر جنبههای فرهنگی آن در شهر باید به گونهای باشد که در نهایت موجب فولکلوریزه شدن و بیارزش شدن میراثهای زنده و پویای فرهنگی و قومیتی نشود. به عبارت دیگر تبدیل ارزشهای فرهنگ محلی به شکلی و پوستهای با رنگ فرهنگ قومیت و یا موزهای کردن آنها در نهایت به نفع مانایی فرهنگ در زندگی روزمره و جاری مردم محلی نخواهد بود.
در ادامه خانم گلناز کشاورز، دانشجوی دکتری رشته پژوهش هنر لابراتوار دکتری نظر، موضوع «زیباییشناسی نشان فرهنگی در منظر شهرهای بلوچ» را ارائه دادن. ایشان پس از ارائه تعریف از زیبایی شناسی و هویت منظر به اهمیت حفظ منظر بومی در شهرهایی با پیشینه غنی قومیتی در ایران پرداختند. بر اساس نظر ایشان، زیبایی شناسی نشانه شناسی شهری با رویکرد نشان فرهنگی به عنوان نماینده و استعاره ای از فرهنگ شهر می تواند تا حد زیادی نیازهای هویتی در منظر را برآورده کند. زیرا در نشان فرهنگی نهایتاً یک نشانه مد نظر است و از طرف دیگر منظر شهری نیز مجموعه ای از نشانه هاست. پس ارتباط نزدیکی میان تعریف منظر بومی و نشان فرهنگی وجود دارد. تعیین نشان یک شهر و تلاش برای نمود زیبایی شناسی آن در محیط شهر کاملاً با مفهوم منظر بومی مطابقت دارد. در ادامه ایده بهرهگیری از زیبایی شناسی نشان فرهنگی شهرهای بلوچ در منظر بومی آنها مورد بررسی قرار گرفت.
با وجود گذشت دههها از یکجانشینی این قوم هنوز هم عناصر مرتبط با زندگی عشایری آنها نمودی بارز دارد. در شهرها همواره به نوعی با بازسازی هویت های از دست رفته در قالب شبکه های گسترده همبستگی رو به رو می شویم. چنین جریانی در منظر فرهنگی شهرهای بلوچ نیز در حال رخ دادن است. قوم بلوچ یکی از قویترین ملاکهای تمایزشان از دیگر طوایف ایرانی را در حفظ پوشاک سنتیشان نمود داده اند. لباس محلی در شهرهای بلوچ ظهور بسیار دارد و منظر بومی آنها را معنا میکند. جهت تداوم هویت فرهنگی این قوم باید توجه بیشتری به هویت پوشاک محلی و هنر متبلور بر آن، یعنی سوزندوزی داشت.
نشان فرهنگی قوم بلوچ باید بر اساس میزان تواتر و اهمیت و مقبولیت در بین ساکنان استخراج شده و در نهایت باید مولفههای زیبایی شناسی آن با منظر شهری قابل تطبیق باشد. دلایل زیر را می توان به عنوان عوامل موثر بر انتخاب هنر سوزن دوزی به عنوان نشان فرهنگی بلوچ برشمرد:
1-استعاری بودن نقوش هنر سوزن دوزی بلوچ مشابه مفهوم استعاره در نشان فرهنگی
2-بصری بودن سوزن دوزی به عنوان نشان فرهنگی بصری بلوچ
3-تواتر و کاربرد بسیار زیاد این هنر بیش از دیگر انواع آن در منظر بومی شهرهای بلوچ
4-شناخته شده بودن این هنر در مجامع بین المللی و شهرت آن
5-عمق و قابلیت تفسیر نقوش هندسی سوزن دوزی بلوچ
6-زیبایی شناسی متاثر از فرهنگ بومی
انطباق زیبایی شناسی منظر شهرهای بلوچ با داشته های فرهنگی آن که در زیبایی شناسی نشان فرهنگی می تواند خلاصه شود، هویت شهری مطلوب و پایداری به وجود خواهد آورد.