از پاپانوئل تا سه مُغ؛ فرصتی برای پیوند بیشتر با مسیحیان ایران
تقرب ادیان گوناگون که در ایران زندگی می کنند به فرهنگ ایرانی و تجلی نکاتی که اشتراکات دینی آن ها را به کشور ایران جلوه گر می نماید از ویژگی های بسیار حائز اهمیت است که بسیار منفعل مانده و متاسفانه گاهی اتفاقاتی رخ می دهد که باعث دور شدن آن ها از سرزمین خویش و هجرت از سرزمین مادریشان به کشورهای دیگر می گردد. گروهی از ایرانیان که به کیش مسیح هستند اشتراکات فرهنگی و تاریخی بسیار با سرزمین ایران دارند و تجلی شخصیت های ایرانی در جشن شب سال نوی ایشان ( از جشن های مهم آیینی مسیحیان می باشد) یکی از راهکارهای تعلق خاطر ایشان به سرزمین ایران خواهد بود.
در انجیل متی باب2 چنین می خوانیم: “(1) و چون عیسی در ایام هیرودیس پادشاه، در بیت لحم یهودیه تولد یافت، ناگاه مجوسی چند از مشرق به اورشلیم آمده، گفتند: (2) «کجاست آن مولود که پادشاه یهود است زیرا که ستارۀ او را در مشرق دیدهایم و برای پرستش او آمدهایم.» (3) و به خانه درآمده، طفل را با مادرش مریم یافتند و به روی در افتاده، او را پرستش کردند و ذخائر خود را گشوده، هدایای طلا و کُندر و مرّ به وی گذرانیدند. (12) و چون در خواب وحی بدیشان در رسید که به نزد هیرودیس بازگشت نکنند، پس از راه دیگر به وطن خویش مراجعت کردند.”[1]
قرنها بعد، ماركوپولو ادعا میكند كه گور این سه نفر را در ساوه دیده است كه: «هنوز می توان سه اسكلت را با موها و ریش هایشان كه باقی مانده است دید. نام این سه: بالتازار، گاسپار و ملكیور بوده است.»[2]در سنت های كلیسای غرب عبارت«مجوسیای چند» را به قرینه «هدایای سه گانه: طلا،كندر، و مر» سه نفر می دانند. هنوز تا سده هشتم میلادی نامی به این سه نفر داده نشده بود. هرچند در سنت كلیسای غربی، نام این سه را بالتازار، گاسپار و ملكیور نامیده و بالتازار پادشاه عرب، ملكیور پادشاه پارس، و گاسپار پادشاه هند به شمار رفته اند، اما در اسناد شرقی و سریانی نام های ایرانی لرونداد، گشنسب و هرمزد نامیده شده اند.[3] بدا[4] كشیش انگلیسی (673 تا 735م) این سه نفر را نماینده سه قاره اروپا، آسیا و آفریقا می دانست و از آن زمان تصویرگران كلیسایی ایشان را به صورت سفید پوست (اروپایی)، رنگین پوست (آسیایی) و سیاه پوست (آفریقایی) ترسیم كرده اند. البته در اسناد تصویری (موزائیک، نقش برجسته، مجسمه، كارهای چوبی و نقاشی های دیواری و نسخ خطی، چهره آنان همیشه سفید و ایرانی است.[5] این افراد ظاهرا به سرزمین خود بازگشته اند، اما شایعاتی هم درمورد شهید شدن این افراد توسط نیروهای هرود وجود داشت. اینان اولین شهیدان مسیحی محسوب می شوند.[6] امروزه مزار آنان(مزار سه شاه)[7]در كلیسای جامع كلن آلمان، زیارتگاه مسیحیان جهان است و كهن ترین ارتباط بین دو ملت (ایران و آلمان) را نشان میدهد. قرائن فراوانی در اثبات ایرانی بودن این افراد وجود دارد.[8] این واقعه نشان میدهد كه فرزانگان حقیقت پرست ایرانی، پیش از ظهور مسیحیت و مسیحیان، به دنبال نور هدایت مسیح تا فلسطین رفته و نخستین كسانی بودند كه مسیحیت او را تایید كردند، نخستین[9] كسانی بودند كه تولد او را به مادرش تبریک گفتند، نخستین كسانی بودند كه هدایایی به او اهدا كردند و شاید نخستین كسانی بودند كه در راه او شهید شدند.كودكان مسیحی كاتولیک و ارتدكس در آستانه هر سال نوی مسیحی، در انتظار فرزانگان ایرانی هستند تا همانگونه كه به مسیح هدایای ارزشمند دادند به آنان نیز هدایای عید سال نو را برسانند و در شب عید سال نو در همین خیال میخوابند. متاسفانه به دلیل تسلط نظام تبلیغاتی انگلوساكسونی[10] پروتستان و انگلیسی زبان، پاپا نوئل نوردیک[11]، جای فرزانگان ایرانی را گرفته است؛ پیرمردی كه با لباس گرم و سوار بر سورتمه گوزنكش از سرزمین های برفی و كاج آلود شمال اروپا میآید تا هدایای سال نو را به كودكان مسیحی بدهد.[12] افسوس كه جای این سنت ایرانی تایید شده درانجیل متی حتی در میان مسیحیان ایرانی خالی است. امید كه برپایی آن رشتهای دیگر از پیوند مسیحیان ایرانی با ایران زمین گردد.
[1] انجیل متی، باب2، آیات 1 الی 12
[2] http://farhangpedia.ir
[3] A History of Iran, Michael Axworthy, (2008) Basic Books, pgs 31–43
[4] Beda
[5] Ernst Herzfeld, Archaeological History of Iran, London, Oxford University Press for the British Academy, 1935, p. 63.
[6] Historia Trium Regum (History of the Three Kings) by John of Hildesheim (1364–1375)
[7] Dreik nigsschrein
[8] Brock, Sebastian (1982). “Christians in the Sasanian Empire: A Case of Divided Loyalties”. In Mews, Stuart. Religion and National Identity. Studies in Church History, 18. Oxford: Blackwell. pp. 1–19 // Ugo Monneret de Villard, Le Leggende orientali sui Magi evangelici, Citta del Vaticano, Biblioteca apostolica vaticana, 1952.
[9] این نخستین کسان، یا سه مغ بنا بر تعابیر ایرانی باید مغان مهرپرست بوده باشند که به دنبال غروب ستارهی ناهید و طلوع خورشید رفتهاند اما این ماجرا با مسیحیت گره خورده و به تعبیر مسیحیان ایشان به دنبال ستارهی نوید دهنده تولد عیسی رفتهاند؛ در هر صورت تایید این نکته است که مسیحیان ایران اولین قومی هستند که از مهرپرستی به مسیحیت گرویدند و قرنهای پس از آن در امپراطوری روم مسیحیت رسمی اعلام شد. شواهد بسیاری در ارمنستان موجود است که این نظریه را اثبات میکند.
[10] Anglo-Saxon
[11] کشورهای نوردیک (به دانمارکی: Norden) به مجموع کشورهای شمال اروپا (اسکاندیناوی) و اقیانوس اطلس که دارای قرابت فرهنگی بسیار هستند اطلاق میگردد. این سرزمینها، کشورهای ایسلند، دانمارک، فنلاند، نروژ و سوئد و همچنین قلمروهای خودمختار جزایر الند، گرینلند و فاروئه را شامل میگردد.
[12] این باور وجود دارد که بابانوئل بچهها را به دستههای خوب و بد تقسیم میکند و برای کودکانی که رفتار مناسبی در طول سال داشته باشند هدایایی میآورد. همچنین داستانی وجود دارد مبنی بر اینکه این هدایا در کارگاه اسباببازی سازی بابانوئل در قطب شمال ساخته میشوند. نگاه کنید به: http://mymerrychristmas.com/2005/reindeer.shtml