سخنران: مینا جلالیان، پژوهشگر هنر و ادبیات
موضوع این کارگاه دربارهی بررسی خدای باد و اهمیت آن در زمان ساسانی با بررسی نگارهها و نوشتههای دورهی ساسانی بود. این تحقیق با تأکید بر نوارهایی که در نگارهها به اهتزاز درآمدهاند، انجام شد و پرسشهایی نو را درخصوص تاریخ هنر ساسانی مطرح ساخت: اهتزاز نوارها در هنر دورهی ساسانی به چه تناوبی تکرار شدهاست؟ با توجه به اینکه دیهیم و نوارهای متصل به آن از قبل از این دوران وجود داشته اما از یک سو در دوران ساسانی بسیار اغراق آمیز قابل مشاهده است حتی در زمانهایی که صحنهها ساکن هستند و از سوی دیگر هنر این دوره بسیار نمادین است، آیا اهتزاز این نوارها میتواند نمادی از خدای باد باشد؟
اولین چیزی که با دیدن این نوارها در نگارههای به جا مانده از دوران ساسانی به ذهن متبادر میشود وزش باد است، اما این باد به دو دلیل نمیتواند باد طبیعی باشد، اول این که نوارها در جهتهای مختلفی در حال اهتزاز است و دوم این که این هنر، هنر واقع گرا نیست و در پی نشان دادن آن چه رخ میدهد نیست پس این اهتزاز نشان از وزش باد نمی تواند داشته باشد.
با طبقهبندی صحنههایی که در آنها نوارهای در حال اهتزاز وجود دارد و چیزهایی که این نوارها به آنها متصلند میتوان گفت، تصویری که شاهان ساسانی قصد داشتند در این نگارهها ارائه دهند تصویری بود از قدرت و مشروعیت خود به مردم و تلاش برای گوشزدکردن این قدرت به حکام، شاهزادگان مدعی سلطنت و دشمنان خارجی.
شاه برای دشمنانش نیز نوار در حال اهتزاز میگذارد، چون میخواهد بگوید که دشمن من هم دشمن قوی بوده، خود نیز شاه بوده و از حمایتهایی برخوردار بوده است اما من الان قدرتمندتر هستم. شکوه و جلالی که نوارهای شاه دارد، دیگری ندارد و در ضمن میتواند اشارهای به باد بد هم باشد یعنی بادی که شکست میدهد و بادی که پیروز میکند.
با ظهور زرتشت، اهورامزدا بر رأس خدایان قرار گرفت و زرتشت بر آن بود به تدریج خدایان دیگر را به کناری نهد. اما موبدان و مغانی که اوستا را در دورههای مختلف مکتوب میکردند خدایان کهن را دوباره به دین بازگردانند و دین زرتشتی از دینی انسانگرا و ارادهمدار تبدیل به دینی جبرگرا و طبعیتمدار میشود و اعتقاد به تقدیر و سرنوشت در میان مردم رونق میگیرد. تاریخنویسان از اعتقادات مردم در دورهی ساسانی به تقدیر و سرنوشت و حتی جادو بسیار نوشتهاند. مغان خود ستارهشناس بودند و معتقد به تأثیرات ستارگان بر سرنوشت آدمیان و در همین دوره پرستش خدایان وای (باد) و زروان (زمان) که بر سرنوشت تأثیر داشتند بسیار رایج بودهاست. این اعتقادات به سرنوشت، تقدیر و چرخ زمانه چنان قوی بود که حتی اسلام نیز نتوانست آن را از بین ببرد.
پیوند وای با زروان و نقشی که در آغاز آفرینش و در تقدیر و سرنوشت دارد بنا به اعتقادات آن روز میتواند شانس، طالع نیک، بخت بلند و حمایت ایزد باد را به صورت این اهتزاز نشان دهد. ارتباط وای، ایندره، مهر و بهرام به عنوان ایزدان جنگ و قلمروی آنان باز میتواند حمایت ایزد باد را که در قلمرو آنها صورت گرفته، نشان دهد. ارتباط آن با فرّه شابد به این دلیل باشد که از فرّه کیانی محافظت میکند. در نقش پادشاه آرمانی هم ارتباطی با باد دارد. ارتباطش با اسلحههای پرتابی و شمشیر که از طریق فلز و نقشی که باد در هدایت آنها دارد هم بسیار حائز اهمیت است. بنابراین میبینیم که رد پای باد در همه جا دیده میشود و بیانگر تقدس، شکوه، قدرت ماورایی و حمایت ایزدی است و حقیقتا چون باد عنصری نامرئی و غیر قابل کنترل است، نمادی ندارد حتی تجسمهای زمینی آن هم باز نامرئیاند مثل نسیم؛ برخلاف تجسم آتش که بصورت زمینی دیدنی است یا مثلا خاک و آب. تنها چیزی که میتوانسته به عنوان نمادی بیانگر حضور، حمایت و قدرت باد باشد به این صورت است.
به طور کلی براساس تحقیق صورت گرفته این فرض شکل گرفت که بین خدای باد و نوارهای به اهتزاز درآمده ارتباطی وجود دارد و می تواند نشان از حضور خدای باد در این نقوش داشته باشد. البته این طرح موضوع تنها فرضیهای است که باید با تحقیقات آتی بیشتر به آن پرداخته شود.