نگاهی به به قلم ویلیام سی.پامِرلو و ترجمه نصرالله مرادیانی

عموماً موفق ترین ناشران دنیا در زمینه های مختلف علمی و مطالعات نظری، دست به انتخاب و انتشار کتاب هایی می زنند تا با انتشار آن به نیازهای پژوهشی عده زیادی از دغدغه مندان آن حوزه علمی پاسخ دهند. شناخت، آگاهی و بینش، سه عامل کلیدی است که موفقیت یک پایگاه انتشاراتی را در انتخاب، ترجمه و چاپ گسترده یک کتاب تضمین خواهد کرد. نشر بیدگل جزو معدود نشرهای موفق ایران در عرصه کتاب های نظری حوزه سینما و تئاتر در دهه اخیر است که همواره کتاب هایی را به بازار معرفی نموده که از ارزش و اعتبار علمی ویژه ای برخوردار بوده و حاوی ایده های بکر نظری می باشند. کتاب سینمای اگزیستانسیالیستی «Existentialist Cinema» که به تازگی توسط نشر بیدگل منتشر شده است، جزو کتاب هایِ موفقی است که در رابطه با هنر سینما و فلسفه معاصر به چاپ رسیده است. این کتاب با اتخاذِ رویکردی شهودی، به دنبال تبیین ارتباط مفاهیمِ کلانِ مکتب فلسفی اگزیستانسیالیسم و آراء متفکران آن با نمونه های مصداقی سینمائی و اندیشه سینماگران مؤلف در ادوار گوناگون است. پامِرلو در کتاب خود به هیچ وجه قصد ندارد تا از منظر یک فیلسوف که تخصصِ او در زمینه کنکاشِ مفاهیم و پدیده های هستی است به مطالعه مبانی نظری اگزیستانسیالیسم بپردازد؛ بلکه او قصد دارد تا خوانندگان خود را برای پاسخ دادن به این سئوال آماده کند که چگونه می توان از فیلم به عنوان وسیله ای برای فلسفه ورزی به شیوه اگزیستانسیالیستی استفاده کرد. تمرکز کلی کتاب بیشتر بر معرفی این نکته است که اگزیستانسیالیست ها چه دیدگاهی درباره معنای زندگی و چرخه مثلثی (آگاهی، انتخاب، مسئولیت) در یک انسان داشته و این معنا را چه سینماگران و چه فیلم هایی توانسته اند به درستی برای مخاطبین خود ارائه کنند. این کتاب دارای هشت فصل مختلف است: «اگزیستانسیالیسم: مروری بر درون مایه ها و چهره های مهم»، «فیلم به مثابه ابزاری برای پژوهش فلسفی»، «واقع گراییِ سینمایی و هویت روایی»، «آنتونیونی: بی معنایی و جهان مدرن»، «دین داری در فیلم های اینگمار برگمان»، «نگاهی دوباره به راسکلنیکف: کاوش در چالش های اخلاقی معاصر در فیلم های وودی آلن»، «اصالت در فیلم های فدریکو فلینی» و «روحِ آزاد نیچه ای در انجمن شاعران مرده و هارولد و ماد».

فصل اول کتاب به چکیده مواضع اگزیستانسیالیستی می پردازد که از آن جهت تشریح مطالب فصل دوم استفاده شده است. در فصل دوم کتاب، بحث استفاده از فیلم به مثابه ابزاری برای فلسفه و خصوصاً ابزاری در نقد فلسفه پیش کشیده می شود. در این فصل نویسنده استدلال می کند که فیلم ها اشکالی از فلسفه نیستند و این ما هستیم که درباره مشاهداتمان از فیلم ها فلسفه ورزی می کنیم. کتاب در فصل سوم با تشریح کامل تر ایده های نظری مقدم در فصول پیشین، به دنبال این است تا ثابت کند که بهره گیری از فیلم هایی مناسب، تصاویر واقع گرایانه ای از وضع بشر در اختیار ما می گذارند، هرچند که روایت های آن فیلم ها نوعاً داستانی و خیالی است. با فصل چهارم کتاب که بحثی است با عنوان ماهیت معنا در واقع، بخشِ دوم کتاب و نمونه های مصداقی آغاز می شود. مطالعه فیلم های آنتونیونی در این فصل روشنگر دو نکته است. اول نشان می دهد که توانایی انتخاب عمدتاً تحت تأثیر اوضاع اجتماعی قرار دارد به طوری که ضرورت دارد وقتی از اختیار صحبت می کنیم از درجه های مختلف آن صحبت کنیم. دوم، سبک بصری فیلم های آنتونیونی، خاصه فیلم های اوایل دهه شصت، نشانمان می دهد که فیلم ها چگونه می توانند به شکل منحصر به فردی بینش و دریافتی را به ما بدهند و به گونه ای بر ما اثر بگذارند که مقاله های فلسفی از پس آن بر نمی آیند. فصل پنجم به درستی به بررسی چالشی می پردازد که امروزه جهان مدرن برای یافتن معنا در عرصه دین مطرح می کند. این مهم به واسطه آرای پل تیلیش در باب دین داری و فیلم های اینگمار برگمان انجام می گیرد. فصل ششم از فیلم های وودی آلن استفاده می کند تا به بررسی نقطه نظرهای اگزیستانسیالیسم (خاصه از سنخِ غیر دینی آن) در بابِ اصول اخلاقی بپردازد. این فصل بر آرای فیلسوف بخصوصی استوار نیست اما از نظرات بسیاری از متفکران به همراه بحث درباره جنایت و مکافات داستایفسکی بهره می جوید. فصل هفتم با بررسی مفهوم اصالت، بحثی نوین را در باب شیوه های مختلف رویارویی با این مسئله کلیدی آغاز می کند. در این فصل نویسنده با استفاده از آرای هایدگر و سارتر، اصالت را ترکیبی از صداقت (یعنی پیشگیری از خودفریبی) و کنش (یعنی واقعیت بخشی به ارزش ها از طریق کوشش) تعریف می کند و برای اثبات نشر خود فیلمهای (زندگی شیرین) و (هشت و نیم) فلینی را مورد مطالعاتی خود قرار می دهد. در آخرین فصل کتاب یا همان فصل هشتم، تحلیل دو فیلم با کاوشی در مفهوم روحِ آزاد نیچه در دستور کار نویسنده قرار گرفته است. در این کتاب، آزادی نیچه ای، مستلزم پیشرفت و رشد منابع درونی انسان و توانایی بیان قاطعانه و خلاقانه ارزش های خویشتنِ انسانی تعریف شده و برای نمونه به شخصیت فیلم های (انجمن شاعران مرده) و (هارولد و ماد) اشاره می شود.

همانطور که از عناوین فصول مختلف کتاب پیداست، در سه فصل ابتدایی مضامین کلی و چهارچوب نظری تبیین می شود و در پنج فصل پایانی تلاش نویسنده بر این است تا به شکل مصداقی، مبحث خود را با نمونه های سینمائی تکوین نماید. پامِرلو در قامتِ نویسنده کتاب، ابتدا تعریفی جامع از اگزیستانسیالیسم و آراء متفکران بزرگ همچون سورن کی یرکگور، فریدریش ویلهلم نیچه، ادموند هوسرل، مارتین هایدگر، ژان پل سارتر، سیمون دوبوار و پل تیلیش ارائه داده و سعی کرده تا ارتباط فحوایی مستحکمی بین نظریه های مطرح شده و مصادیق فیلم ها که در بخش های بعدی کتاب بدان می پردازد، ارتباط منسجمی برقرار شود. آرایش تمام فصول کتب با هدف مشهود ساختن درون مایه اگزیستانسیالیستیِ وجود، صورت گرفته و به خواننده خود حسِ پیشروی در دریافت نظر نویسنده را به خوبی القا می کند.

سئوال مهم و اساسی کتاب این است که آیا یک فیلم می تواند فلسفه بورزد؟ نویسنده در نتیجه گیری کتاب خود معتقد است که تماشاگر می تواند با دیدنِ یک فیلم و فعال کردن قوه های بصری، سمعی و تخیلی، شیوه جدیدی را در فلسفه ورزی تجربه کند و با توجه به کلیت مبانی فحوایی کتاب باید اعتراف کرد که در این مهم بسیار موفق عمل کرده است. به عنوان نتیجه باید گفت که کتاب پامِرلو، سینمایی اگزیستانسیالیستی و فیلمسازانی که دغدغه آنان، شناخت، درک و ارائه مفهوم وجود انسانی است را تصویر می کند که همواره نمایندگانِ نوع جدیدی از سینمای مستقل و تولید محدود با عنوان ناسینما هستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *