اکسپوگرافی و سنوگرافی موزه
فرهنگ مجموعهای از نمودها و رفتارهای ممکن، کلیتی از دانستهها و شناختهای عملی، معرفتی و حسی اکتسابی است که خاصیت آن انتقال به دیگر افراد توسط کدهای کم و بیش پیچیده است. امور فرهنگی را میتوان نوعی سرمایه گذاری بلند مدت دانست که یکی از اهداف آن بالا بردن سطح فکری و تقویت مسئولیتهای مدنی اقشار جامعه است.
در هر مرکز فرهنگی، نمایشگاه یک ابژه فرهنگی محسوب میشود، ابژهای که همانند یک ابزار ارتباطی[1] به نمایش درمیآید. (Davallon, 1999 :44) نمایشگاه همچون یک مدیا در روند ایجاد ارتباط ظاهرمیشود، نمایشگاهی که تظاهر[2] و تولید معنی را دربرمیگیرد.(Véron, Levasseur , 1991 : 28) خصوصیتی که نمایشگاه در ایجاد ارتباط دارد، آن را به مدیاهای دیگر همچون کتاب و فیلم نزدیک میکند، ارتباطی حقیقی[3] و سه بعدی. ترفندهای ارتباطی متنوعی به کاربستهمیشوند تا اشیاء، مدیاها و فضاها در تولید تاثیرات حسی نقش ایفاکنند.
از سوی دیگر، مفهومپردازی شامل چندین تکنیک برای شکل دادن به فضاها، ابژهها و ایدهها میشود: معماری، سنوگرافی[4]، موزهگرافی. تعریف، توصیف و تحلیل مفهوم نمایشگاه، ساختار و کارکرد آن در این مقوله جای دارد. سنوگرافی هنرتکنیکهای سازماندهی صحنه و فضای تئاترگونه است؛ به عبارت دیگر، به اشکال و مواد نمایشگاه میپردازد: گچکاری، رنگها، ویترینها، روشنایی و غیره. موزهگرافی تکنیکهایی همانند نظم و ترتیب، حفظ و نگهداری و امنیت نمایشگاه را شاملمیشود. (Desvallées, 1996:233) آندره دواله در تکمیل موزهگرافی ازاصطلاح اکسپوگرافی یاد کرده و آنرا از معیارهایی که صرفاً زیباییشناختی و سنوگرافی هستند متمایز میکند. (Ibid, 221).
اکسپوگرافی شامل تکنیکهای کیفی و هنری است، تکنیکهای معرفی، ارتباطات و مدیاگری[5]؛ بنابراین اکسپوگرافی در جستجوی زبان و برونه[6] است تا برنامه نمایشگاه را تحققبخشد. مدیاگری روند تولید وسایل ارتباطی بوده و سناریوسازی[7] از ارکان اساسی آن است. (Peraya,Meunier,2004) هدف اصلی آن در دسترس قراردادن دانش، کلام، کلکسیون یا به عبارتی یک محتوا[8] یا یک گفته[9] برای عموم است. ژان دولون مدیاگری را همچون تشکلی میداند که خصوصیات تکنیکی آن ارتباط بین بازدیدکننده و آنچه به نمایش درآمدهاست را برقرار میکند؛ بنابراین مدیاگری نوعی سازماندهی فضایی است، سازماندهی مفهومی که در ارتباط با بازدیدکننده شکلمیگیرد تا دریافت ازجانب او انجامگیرد. (Davallon, 1999 :36)
اکسپوگرافی به عنوان مدیاگری انواع متفاوتی از از مدیاها را فعال کرده و از فضا بهرهمیبرد. ابژههای زیادی را به خدمتمیگیرد، ابژههایی که عناصر و واحدهای اولیه زبان آن را تشکل داده و دسترسی به دانش را ممکنمیسازند. گویی اکسپوگرافی یک کلام[10] میسازدو حامل معنی است.
بنابراین سینوگرافی یا اکسپوگرافی، نامگذاری هر آنچه که باشد، در فضای معماری و سینوگرافی، ابزارهای سینوگرافی (اشیای نمایشی حقیقی، کپی یا بازنمایی مانند موزه پون-دو-گارد، دیوراما، ویترین، تابلوها، اتیکتها، غیره) نیز قابل بررسی هستند.
همانطور که در حوزه ارتباطات، فرستنده، پیام و گیرنده پیام وجود دارد در نشانه شناسی نیز مکان مانند وسیله ارتباطی در نظر گرفته میشود، گیرنده پیام، بازدیدکننده است و فرستنده ارگان خصوصی یا دولتی است که شرایط را برای بازدید مهیا میکند. توسط علم نشانه شناسی، مکانیسم خوانش حول ارتباطِ سه عامل شکل میگیرد:
- مکان و سازماندهی آن،
- آثار به نمایش گذاشته شده،
- بازدیدکنندهای که پیامها را دریافت و آنها را دوباره تفسیر میکند .(Manar Hammad,1987: 56-60)
بنابراین هدف از تأسیس یک مرکز فرهنگی، ایجاد فضایی است که واسط میان بازدیدکننده و اشیاء گردیده، محیطی شناختی برای دریافت اطلاعات ساختهشود. هدف از نمایش اشیاء صرفاً تحت تاثیرقرار دادن افراد یا برجستهسازی کیفیات زیباییشناختی شیء یا فضا نیست. علاوه بر آن، با قصد و نیتی از پیش مشخصشده، بازدیدکننده با زبان طبیعی و زبانهای دیگر (تصویر، صوت،…) دعوت به درک، کشف و آموختن میشوند.
نمایشگاه ” معرفی عمومی آثار هنری است و به شکلی گستردهتر، معرفی اسناد و اشیایی مرتبط با یک مضمون است”. نمایشگاه از قسمتهای اصلی مرکز هنری محسوب شده و برجستهترین بخش نزد عموم است. نمایشگاه یک ابزار ارتباطی است. به گفته ژان دولون “وسیلهای[11] است که از ترکیب متناسب[12] چیزها[13] در فضایی غایتمند (فراهمشده) تشکیل شده و آنها را برای افراد جامعه قابل دسترس میگرداند.” (Jean Davallon, 1999 :11)
اگر نگاهی موشکافانه به تعریف یاد شده بیندازیم، عناصر برجسته آن به قرار زیر هستند:
- وسیله: نزد دولون، یک وسیله هنگامی اجتماعی-سمبولیکی محسوب میشود که موقعیتها یا اشیای بهنمایشگذاشته در چارچوب زبان[14] کلاسیک قرار نگرفته و کارکرد زبان گفتاری[15] نداشتهباشند. اما در عین حال حامل معنی هستند؛ “اشیا و روندهایی که هدفشان، آنگونه که ادعا میکنند، انجام عملکردی همچون مقصودات و تظاهرات زبانی[16]است اما پیش از هر چیز کاربردی اجتماعی دارند.»(Jean Davallon, 1999 :25-26)
- ترکیب متناسب چیزها: اشیا، اسناد و چیزهای حقیقی به نمایش درمیآیند که صرفاً در کنار هم قرار نگرفته بلکه تناسبشان رعایت شده و معرفی آنها با برنامهریزی انجام شده است.
- فضا: نمایشگاه در فضایی سه بعدی جریان دارد و بازدیدکننده در آن حضور یافته، جابهجا شده و آنرا به شکل فیزیکی ادراک میکند.
- غایتمند: “نشان دادن” جوهره نمایشگاه است.
- تمایل به در دسترس قرار دادن چیزها: نه تنها برای تماشا به بازدید کننده عرضه میشوند بلکه وسایلی تدارک دیدهمیشوند تا بهوسیله آنها عناصر کلیدی خوانش فراهم شود.
- تمایل به مورد پسند قرار گرفتن از طرف افراد جامعه: بازدیدکنندگان در تمامی ابعاد اجتماعیشان (خصوصیات اجتماعی-اقتصادی، تعلقات فرهنگی، سطح تحصیلات و همچنین شرایط بازدید، …)
به طور کلی، نمایشگاه راهی برای برقراری ارتباط است، گفتمان خود را داشته و حامل بار معنایی است. مفهومپرداز[17] آنرا بهگونهای طراحی میکند که “بازدیدکننده را در ابعاد فضایی و همچنین مفهومی به سمت شیء هدایت کند […]. بنابراین نمایشگاه هیچگاه صرفاً و مستقیماً به وسیلهای ساده برای به نمایشگذاشتن چیزها خلاصه نمیشود “. (Davallon, 1999 : 17) یکی از خصوصیات اصلی این راه ارتباطی، نقش پررنگی است که به دریافتکننده، بازدیدکننده، در ساخت معنا میدهد.