آیا این قول معروف عامیانه که “هیچ ارزانی بیعلت نیست و هیچ گرانی بیحکمت”، امروزه مصداق بارز بازار انبوهسازی مسکن ایران نیست؟ جامعه شهری تقریباً در تمامی شهرهای جهان با پدیده بیمسکنی و یا بدمسکنی دست به گریبان است. حال آنکه هر کشور به فراخور شرایط سیاسی حاکم، امکانات مالی و رویکرد نیروهای متخصص، روشهای متفاوت و متنوعی را برای تأمین مسکن اقشار کمدرآمد و آسیبپذیر برمیگزیند.
در کشور ما طی چند سال اخیر، به منظور تأمین مسکن بر سه اصل پسانداز، انبوهسازی و کوچکسازی تأکید شده است؛ هرچند این تلاشها براساس حداقلهای موجود قابل قبولاند، اما روی هم رفته، پایینتر از استانداردهای الگوی مصرف مسکن عمل شده است (دلال پورمحمدی، 1379 : 13). در حال حاضر نیز «مسکن مهر» مهمترین پروژه عمرانی کشور بوده و هدف از اجرای آن تأمین مسکن برای دو دهک پایین جامعه تعریف شده است.
«مسکن مهر» به واسطه برخورداری از زمین رایگان، اعتبارات بانکی و حضور دولت در فرآیند ساخت، به مسکن ارزانقیمت بدل شد. حال آنکه سهم معماران و متخصصان عرصه ساخت و ساز در تولید و طراحی روشها و تکنولوژیهای ساخت و ساز ارزان قیمت در راستای پایینآوردن هزینه این پروژهها بسیار ناچیز است. دکتر «عباس آخوندی»، وزیر راه و شهرسازی دولت یازدهم، بر این باور است که تاکنون بیشتر درباره کمیت مسکن بحث شده است و به کیفیت آن نپرداختهاند. او میگوید باید طرح مسکن مهر را آسیبشناسی کرد تا بتوان در رابطه با ادامه یا توقف اجرای آن تصمیم گرفت (اقتصاد آسیا، 1392 : 15). «مسکن مهر» در چهار دستهبندی کلی زیر قابل نقد است که در این نوشتار به مورد چهارم به عنوان مغفولماندهترین بُعد آن پرداخته میشود.
دسته بندی کلی معضلات مسکن مهر
- بعد مسافت نسبت به خدمات شهری،
- تکبعدی نگری،
- حضور پررنگ دولت،
- عدم صلاحیت فنی سازندگان و برنامهریزی علمی در رسیدن به «مسکن ارزانقیمت».
در حال حاضر با مساکنی مواجهیم که خارج از محدوده شهرها بدون تأمین زیرساختهای لازم ساخته شدهاند که اگر هزینه راهاندازی و گسترش زیرساختها را بر آنها اضافه کنیم دیگر ارزان نخواهند بود. با ساماندهی چنین مجموعههای مسکونی در درون شهرها و بافتهای فرسوده میتوان از هزینههای اضافی جلوگیری کرده مجموعههای زیستی باکیفیتتری احداث نمود.
عدم صلاحيت فنی سازندگان و برنامهریزی علمی در رسيدن به «مسکن ارزان قيمت»
يكى از اصلیترین مشكلات پروژههاى انبوهسازى كشور، موضوع عدم صلاحيت فنى سازندگان آنهاست. «مسکن ارزانقیمت» یکی از مباحث ریشهای در معماری و شهرسازی است. بسیاری از دفاتر معتبر معماری در سراسر جهان سرگرم ارایه طرحهای مبتکرانه و خلاق در زمینه طراحی و ساخت «مسکن ارزانقیمت» هستند. حال آنکه در بسیاری از پروژههای انبوهسازی کشور، یا مشاوران معماری درگیر نبودهاند و یا به دلایل مختلف موفق به عملیکردن استانداردهای فنی و ادبیات موجود در این زمینه نشدهاند.
طراحان و معماران در كاهش هزینهها بسيار تأثیرگذار خواهند بود، چراكه با اتخاذ راهكارهايي مناسب در هنگام طراحي میتوان در راستاي كمكردن هزینههای ساخت وساز و نيز هزینههای آتي ساختمان بدون كاستن از كيفيت فضایی گام برداشت. طراحي مدولار، پيشساختگي، استفاده از مصالح و تکنولوژیهای بومي و انعطافپذيري در كنار رعايت اصول پايداري براي دستيافتن به «مسکن ارزانقیمت» كارگشا خواهند بود.
گاه جاذبههای اقتصادی ساخت این مجتمعها چنان وسوسهبرانگیز است که برخی سازندگان، معماری را به عنوان بستهای رایگان ارائه میدهند تا زمینه برای در اختیارگرفتن پروژه، بیش از پیش هموار شود. تا آن هنگام که برخورد با نیروی متخصص در زمینه ساخت مسکن ارزانقیمت چنین باشد و خدمات مشاوره فنی به عنوان بخشی غیرضروری و غیر اقتصادی نگریسته شود، نمیبایست به پیشرفت امیدوار بود. در ادامه این شرایط، مسکن ارزانقیمت عملاً به آلونکهایی تبدیل میشوند که سازندگانشان اصول اولیه طراحی و ساخت را نادیده گرفتهاند.
پيشنهاد : به کارگيری نيروی متخصص و بالابردن کيفيت
به طور خلاصه میتوان گفت در بحث کیفیسازی، نیازمند فرهنگسازی و آموزش هستیم تا تمامی طرفین دخیل در پروژههای ساختمانی و عمرانی اعم از سازنده و خریدار تعریف دقیق، جامع و روشنی از کیفیت داشته و آن را بشناسند. به این معنی که به جای هزینهکردن بیرویه و بیبرنامه بودجه در جایگاه نامناسب، آن را در مراحل زیربنایی تخصصی خرج نمود تا منجر به تصمیمسازیهای اصولی شود. به عنوان مثال موضوع صنعتیسازی در حوزه ساخت و ساز در 10 سال گذشته در کشور مورد توجه قرارگرفته و سازمانها و نهادهای مربوطه آییننامهها و استانداردهایی را در این خصوص تهیه و تدوین کردهاند. اما امروز شاهد آن هستیم که درصد اندکی از ساخت و سازها در کشور با استفاده از روشهای صنعتیسازی صورت میگیرد. هماکنون صنعتیسازی در اکثر پروژههای ساختمانی ایران فقط در بخش سازه اتفاق میافتد و در مراحل بعد به دلیل مشکلات مالی سرعت اجرای پروژه کاهش یافته و عملاً دستیابی به اهداف صنعتی ناممکن میشود. به علاوه استفاده از مواد و مصالح ساختمانی سنتی در تناقض با صنعتیسازی قرار داشته و باعث ایجاد نوعی دوگانگی میشود. تنها راه حل موجود برای تحقق اهداف صنعتیسازی، بومیکردن روشها و آییننامههای بینالمللی موجود است. بدینترتیب از هدررفت سرمایههای ملی جلوگیری شده و نیاز مسکن کشور نیز به صورتی مناسبتر پاسخ داده خواهد شد.
در پایان میتوان گفت چنانچه به هریک از موارد فوق پاسخ مؤثر، فنی و هوشمندانهای داده شود، دستیابی به مسکن ارزان قیمتِ با حکمت، امری حتمی خواهد بود. به امید روزی که هر فرد جامعه، سکونتگاهی امن و آرام داشته باشد و به داشتنش ببالد.
منابع
- مجله ساخت و ساز (1391). توجه به کرامت انسانی؛ عنصر مفقود حوزه انبوهسازی مسکن کشور. (115) : 38- 33.
- دلالپور محمدی، محمدرضا .(1379). برنامهریزی مسکن. تهران : انتشارات سمت.
- اقتصاد آسیا (1392). مسکن مهر در بوته نقد، 21 (521) : 15.
مریم دبیری، پژوهشگر دکتری معماری، پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر، mar.dabiri@gmail.com
اینجور صحبتها یه جور انتقاد خالی از لطف و نا امید کننده است. و بی فاییده.یعنی اونی که مسکن مهر می خره ارزون می خره دلش نمی خواد تو پنت هاوس الهیه باشه؟
نقد حرف حق هست و خب حرف حق هم تلخ! البته برای بعضی ها شیرین!
اما … تا کی نقد؟
به اعتقاد بنده ما همواره یک سری راهکارهای کلی و تکراری را ارائه میدیم اما از چگونگی دقیق و اجرایی کردن اون ناتوانیم!!!
به قول یکی از اساتید برجسته کشور ما به جای معماری درست فقط می بافیم!!!
راست هم میگن معماری همش شده حرف!!! مخصوصا تو حوزه آکادمیک… یه وقتایی ادم فکر میکنه با ادبیات فلسفه و اخلاق سرو کارداره!
بعض ها هم که به شدت وارد حیطه های روش شناسی علمی و … شدن که از اون ور بوم افتادن!!!
وقتی کلی عامل تاثیر گذار وجود داره پس راه حل به این سادگی ها هم نیست!!!
تا حالا چه کسی اومده و کلیه فاکتورهای تاثیر گذار رو شناسایی کرده؟!
بوم، اقتصاد، رفاه، و کلی کلیدواژه که اگه تبارشناسی بشن موارد جدید به میان میارن!!!
درسته