بیست و پنجم اردیبهشت 1396، در سالروز بزرگداشت فردوسی، شاهد رونمایی از نقاشی دیواری در میدان فردوسی تهران بودیم. برگی از یک شاهنامه از قرن دهم هجری موضوع منتخب این پروژه بود. عباس برزگر گنجی، هنرمند نقاش دربارهاجرای طرح نقاشی دیواری با موضوع شاهنامه فردوسی گفت: «این اثر که بر اساس دستور شورای هنری نقاشی دیواری سازمان زیباسازی و به مناسبت بزرگداشت مقام شاعر بزرگ ایران ،فردوسی، انتخاب شد در محور میدان فردوسی تا دروازه دولت (شمال غربی میدان) اجرا شده است.» 1 اثر “رزم نخست رستم و افراسیاب” ترکیبی از نوشتار و تصویر مرسوم در نگارگری و کتابآرایی اصیل ایرانی است که در مساحتی بالغ بر 700 متر مربع اجرا شده است.2 از اهداف اجرای این طرح میتوان به ضرورت ارج نهادن به فردوسی به عنوان شاعر بزرگ و حماسه سرای ایران اشاره کرد. در سایت رسمی سازمان زیباسازی منبع رقعه و شاهنامه آن ذکر نشده. اما از آنجایی که تاریخ آن قرن 10 هجری اعلام شده و همچنین بر اساس سبک اثر، احتمالاً مربوط به مکتب هرات و شاهنامه بایسنقری است.
انتخاب این اثر از قرن ده هجری بسیار حائز اهمیت است. زیرا در این مرحله از تاریخ نگارگری ایران و پس از پشت سر گذاشتن فراز و فرودهای متعدد تاریخی و تاثیرات متعدد فرهنگها و اقوام مختلف بر هنر ایران، سرانجام هنر نگارگری هویت ایرانی خود را عرضه میکند. بنابراین دوره تاریخی انتخاب شده بسیار مناسب و گویای بهترین شرایط هنر نگارگری ایرانی است. اما دلیل انتخاب موضوع این نقاشی دیواری از رقعهای با عنوان «رزم نخست رستم و اسفندیار» مشخص نیست. قاعدتاً به دلیل سال روز بزرگداشت فردوسی و جانمایی آن در میدانی با همین نام باید اثر معروفی از شاهنامه فردوسی انتخاب میشد. این درحالی است که موضوع انتخاب شده برای عامه مردم، که مخاطبین اصلی این اثر هستند، معروف و شناخته شده نیست. انتخاب موضوعی مشهورتر که بتواند به طور کامل گویای شخصیت و خدمات فردوسی به جامعه ادبی و فرهنگی ایران باشد، میتوانست بیشتر با اهداف پروژه همخوانی داشته باشد. این در حالی است که نمونههای مشهوری از صحنههای تصویرسازی شده شاهنامه فردوسی از مکتب هرات (قرن 10 هجری) و یا مکاتب دیگر نگارگری ایران وجود دارد که برای عامه مردم نیز شناخته شده هستند. موضوع نگاره حاضر تنها میتواند برای متخصصین امر گویا باشد. در حالی که اثر هنر شهری مطلوب باید بتواند با قشر وسیعی از شهروندان ارتباط برقرار کرده و منظر شهر را برای آنها زیبا و دلنشین گرداند.
این نقاشی دیواری به لحاظ ترکیببندی زیبا و همنشینی مناسب رنگهای آن نمونه موفقی از نگارگری است. اما در هنر شهری تنها زیبایی اثر نمیتواند ملاک انتخاب آن باشد. زمانی که نقاشیای بر دیوارهای شهر جای میگیرد دیگر ارزشهای آن به خودی خود اهمیتی ندارد، بلکه ابتدا ارتباطی که اثر با محیط شهری برقرار میکند و تاثیر آن بر شهروندان ارزیابی میشود. به عنوان نمونه به این امر توجه نشده که کتیبه نگاره بر این ارتفاع و فاصله از مخاطب به سختی قابل تشخیص است. خوانش کتیبه برای شناخت موضوع اثر توسط شهروندان، با توجه به مشهور نبودن موضوع آن از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. این خطوط زیبا در حد عنصری تزئینی در اثر باقی ماندهاند. اکثر شهروندان امکان توقف و مکث و دقت در تصاویری که در قالب هنر شهری عرضه میشوند را ندارند و موضوع اثر برای آنها ناشناخته میماند. یکی از معیارهای مهم هنر شهری امکان انتقال سریع دادهها و برقراری ارتباط با مخاطب در زمانی بسیار کوتاه به دلیل سرعت بالای زندگی شهری است.
معیار دیگر مطلوبیت هنر شهری تناسب بافت، رنگ، ترکیببندی و ریتم آن با محیطی است که اثر در آن اجرا شده است. رنگهای درخشان این اثر به واسطه تضادی که با رنگهای خاکستری محیط برقرار میکنند آن را چشمگیر کردهاند. گرچه به دلیل زاویه نامناسب دیوار نسبت به میدان، حتی این رنگهای درخشان نیز از تمامی ابعاد میدان سبب جلب توجه مخاطبان نمیشوند. انتقال عین به عین رنگهایی که در زیباییشناسی نگارههای قرن 10 هجری رایج بودهاند بر دیواری از شهری که مملو از رنگهای خاکستری است سبب شده است تا این نقاشی همچون تکه چسبانی به نظر آید که نمیتواند ارتباط رنگی مناسبی با محیط پیرامون خود برقرار کند. جهت کاهش این ناهمخوانی حاشیه خاکستری در اطراف قاب اصلی اثر کار شده که توانسته تا حدی این ضعف را جبران کند.
ترکیببندی تقسمات جدولکشی کتیبهها مشابهتهایی با تقسیمات معماری اطراف پیدا کرده و از این نظر ساختار هندسی اثر ارتباط نسبتاً مناسبی با محیط پیدا کرده است. امتداد کادربندی در ادامه سمت راست دیوار سبب تکرار ریتم عمودی شده که در کنار ریتمهای عمودی معماری توانسته ترکیببندی اثر را با محیط مرتبط کند. اما ترکیببندی اصلی صحنه اریب است. ترکیبی که در محیط اطراف کار دیده نمیشود و از این نظر بخشهای رنگین کار را به لحاظ ساختار از معماری محیط جدا کرده است.
میدان فردوسی جزو میادین اصلی و پر رفت و آمد شهر محسوب شده که گردشگران بسیاری در آن تردد دارند. در مجموع این اثر به طور کامل منتقل کننده ماهیت المان این میدان و نیز بزرگداشت فردوسی نیست. شاید بهتر بود اثری انتخاب شود که علاوه بر دارا بودن تم حماسی، موضوعی آشنا از شاهنامه برای عامه مردم را بیان کند. لازم است تحقیقات و مطالعات پژوهشی بیشتری در انتخاب نقاشی دیواریهایی متناسب با محیط و دریافت شهروندان صورت پذیرد.
توجه به نگارگری اصیل ایرانی در زیباسازی شهر تهران با توجه به پیوستگی هویتی که با فرهنگ ایرانی برقرار میکند بسیار شایسته است. اما در این مسیر باید ملاحظات هنر شهری نیز رعایت شود و صرف انتقال عین به عین تصویری تاریخی و برخورد سطحی با آن نمیتواند تمام و کمال اهداف فرهنگی و زیباسازی چنین نقاشی دیواریهایی را برآورده کند.