توسعه امری بدیهی است که طی دوره های مختلف صورت می پذیرد.نگاه دقیق و هوشمندانه به امر توسعه یکی از بزرگترین دغدغه های  مدیریت شهری،طی قرن اخیر بوده است.اینکه توسعه چگونه وبا چه کیفیتی صورت بپذیرد را می توان به عنوان یک سوال اساسی مطرح نمود.در کنار توسعه وگسترش شهری همیشه توجه به توسعه مراکز تاریخی شهرجایگاه خاص تری را با توجه به ماهیت هویتی ایجاد می نماید.تقریبا همه شهر های تاریخی با هویت کشورمان با مسئله توسعه مراکز شهری روبرو هستند،متأسفانه توسعه این مراکز بدون توجه به جنبه های اجتماعی وهویتی باعث شده است که به شدت گسست فضایی رخ داده است.شهر مشهد با مرکزیت حرم مطهر رضوی به عنوان یکی از شهر های تاریخی ومذهبی کشورمان طی ده های اخیر بارها با توسعه مواجه شده است.نکته جالب توجه این است که در توسعه هسته تاریخی این شهر هیچ توجه ای به مجاورین وهمسایگان بافت پیرامونی نشده است،این در حالی است که در دیدگاه اسلام وبویژه مذهب تشیع همیشه توجه به همسایه به شدت توصیه شده است.در فرمایشات معتبر ومستند اهتمام نسبت به مجاوران آنچنان با اهمیت تلقی شده است که در ردیف نخستستی دستورات وتوصیه های اخلاقی معصومان(ع) قرار گرفته است. در جلد سوم بحار الانوار از حضرت فاطمه(س) نقل شده است که به پسرش سفارش نمود که “فرزندم! اول همسایه،بعد خانه.این نشان از اهمیت همسایه داری از نظر ایشان دارند.امام رضا(ع) در سخنی گهربار،ارتباط شایسته با همسایگان وخوش رفتاری با آنان را از جمله اهداف بعثت رسول اکرم(ص) دانسته اند.در این جمله امام رضا نکات بسیار ارزشمندی مستتر است.به راستی در طرح های توسعه حرم رضوی تا چه میزان به حقوق همسایگی توجه شده است.آیا همه چیز با پول قابل معاوضه است.آیا تملک به هر قیمتی امکان پذیر استونکته مهمتر اینکه چه قدر اینگونه توسعه با سیره پیامبر و ائمه معصومین سنخیت دارد. با توجه به این شیعه ریشه در پیروی از ائمه دارد،آیا این طرح ها با چنین کیفیتی  در یک از شهر هایی که پایگاه شیعیان جهان است،جایز است. در سفر اخیربه مشهد مقدس ،وقتی در بافت های پیرامون حرم که مورد مداخله قرار گرفته اند قدم می زدم،با تمام وجوم حس می کردم این طرح چه قدر با دیدگاه ائمه در تضاد است.وقتی با ساکنین بافت مجاور حرم به صحبت می پرداختم،اکثریت با انجام طرح با این کیفیت مخالف بوده،یکی از ساکنین که بالغ بر چهل سال مجاور حرم بوده است،ابراز می کرد که نمی تواند از این محله دل بکند ،با وجود اینکه تمامی خانه های اطرافش تخریب شده بودند.به راستی این حس تعلق ارزشمند نیست.امروزه همه شهرسازان به دنبال طراحی وبرنامه ریزی هستند که بتوانند این حس را به وجود بیاورند.

بیست سال از اجرای طرح از اجرای طرح می گذرد و بیش از این مقدار مانده تا شاید طرح به سرانجام برسد،عدم احترام به مجاوران حرم رضوی باعث خواهد شد که در آینده نه چندان دور اثری از مجاورین ساکن نخواهد بود،چیزی به نام محلات قدیمی وکسانی که احساس تعلق داشته باشد ،نخواهد بود واز همه مهمتر هویت از شهر مشهد رخت خواهد بست.این نوع مداخله باعث شده است که زندگی در مجاورت حرم امام رضا(ع) که روزی افتخار بوده ،متأسفانه امروز به درد سر تبدیل شده است.این سر در گمی در طرح به دلیل عدم توجه به جنبه اجتماعی وانسانی طرح باعث شده است که این طرح نه تنها مشکلی از این بافت های مجاور حل نکرده است بلکه خود به مشکلی بزرگ تبدیل شده است.

                 

تصویر:عدم احترام به همسایگان ومجاورین حرم رضوی کاملاًمشهود است(منبع:تصاویر گرفته شده توسط نویسنده در فروردین ماه سال 95 گرفته شده است)

اکنون لازم است که جامعه حرفه ای و دانشگاهی با نگاهی نقادانه این مسئله رابررسی نماید تا جلوی تکرار  چنین نوع توسعه ای را در مراکز شهری بگیرند.گسست وجدایی فضایی در مراکز شهری باعث وجود مسائل گوناگون اجتماعی می گردد.به طوری که شهر دچار بی هویتی وعدم یکپارچگی می گردد.این مسئله ای است که بایستی حتما در طرح ها ملاحظه گردد.نگاه صرفاً کالبدی بهشهر و بی توجهی به جنبه های اجتماعی باعث شده است که این چنین طرح هایی نتوانند به هدفشان برسند.جهت حل مسائل مراکز شهری لازم به مداخلات شدید فیزیکی نیست،به عنوان مثال طرح پیاده راه سازی در شمال بازار تهران با کمترین مداخله توانست،روح تازه ای را به مرکز شهر تهران ببخشد.این طرح با کف سازی وجداره سازی توانست ارزش فضایی را بالا برده و هویت تهران را تقویت نماید.این نکته باید در نظر گرفته شود که ارزش هر شهربه مرکز آن است واگر این مراکز تضعیف شوند،تمامی شهر از آن ضرر خواهند خورد.پس این گونه می تواند نتیجه گرفت که در مداخلات مراکز شهری  باید توسعه مبتنی بر مسائل اجتماعی وتوجه به مقوله همسایگی باشد در غیر اینصورت طرح توفیق چندانی به دست نخواهد آورد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *