در برنامه های درسی دانشکده های معماری ایران قبل از انقلاب اسلامی ایران، درسی با عنوان معماری روستایی وجود نداشت و چون اکثریت قریب به اتفاق درسهای دانشکده های ایران از روی برنامه های درسی دانشکده های خارج از کشور الگوبرداری می شد، لذا به دلیل اینکه در مدارس معماری کشورهای غربی چنین درسی پیش بینی نشده بود و هنوز هم پیش بینی نشده است (زرگر، اکبر.1384،7). از سال 1349 برای اولین بار دانشجویان دانشکده معماری دانشگاه ملی ایران (دانشگاه شهید بهشتی) در چهارچوب بخشی از آموزش های طراحی پایه سال اول به صورت گروهی و کوتاه مدت عازم روستاها می شدند و موظف به تهیه گزارش و رولوه از خانه های روستایی بودند. لذا تا سال 1357 دانشجویان معماری در کنار درس تاریخ هنر، به عنوان قسمتی از کار عملی این درس، به صورت گروهی راهی روستاها شده و گزارش های گونه ای را فراهم می آوردند که حاوی رولوه نمونه هایی از معماری بومی و همچنین عکس و کروکی آنها بود. یکی از حرکتهای مهمی که در سال 1354 برای اولین بار حادث شد، اعزام دانشجویان سال اول و دوم دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه ملی ایران به صورت دسته جمعی برای مدت یک ماه به ناحیه روستایی دره “هنجن” (مابین کاشان و نطنز) و انجام مطالعه در بافت روستاهای بَرزرود، کُمَجان و یادَند بود. استفاده از روشهای مطالعاتی مشاهده، مصاحبه، مشارکت مستقیم و غیره دریچه کاملاً نوینی را از نظر مطالعات معماری روستایی به روی ما گشود. از سوی دیگر، آموزش درس روستا در سالهای اخیر با نقد و چالش هایی در محیط علمی مواجه بوده و موجب شده است تا برخی از مدارس معماری نسبت به تجدید نظر در نحوه آموزش این درس و در مواردی حذف یا تعدیل آن قدم بردارند. حال آنکه روش ها و دستاوردهای آموزش “ویژگیهای معماری روستا” در ساختار آموزش معماری هیچ گاه به صورتی عمیق و جدی مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است (علی الحسابی، مهران. 1385، 98). لذا با این مقدمه می توان اینگونه طرح مساله کرد که، چه عواملی ما را به آموزش در حوزه علوم روستایی در دانشگاههای ایران متوجه می کند؟ راهکارهای لازم برای تسهیل در روند آموزش در این حوزه چیست؟
برای اینکه بتوان پاسخ مناسبی به این سوالها در قالب این نقد ارائه داد، بایستی تعریفی کامل از روستا ارائه نمود. به طوری که باید بدانیم هدف از درس معماری روستا چیست و نقش این درس در آموزش اصول و فنون طراحی و ساخت بناهای بزرگ و پیچیده چیست؟
بنابراین یکی از الزامات آموزش معماری روستا به نقش عملکردی این نوع معماری است که در درک صحیحی به دانش آموختگان دانشگاهی خواهد داد. از عوامل دیگری که نیاز به آموزش معماری روستایی در دانشگاهها را تشدید می کند، تنوع سیمای ظاهری روستا در تبعیت از عوامل اقلیمی است. لذا یکی از عوامل موثر بر شکل معماری روستایی را اقلیم قلمداد کنیم، معماری روستایی از این قاعده مستثنی نیست. همچنین وحود عوامل ناملموس از جمله فرهنگ حاکم، عوامل اجتماعی و عامل ملموسی همچون، مصالح در دسترس در شکل گیری معماری روستایی، توجه ما را در تاکید برای توجه به آموزش درس معماری روستایی مجاب می کند.
با توجه به توضیحات فوق برای حضور معماری کاملاً عملکردی در معماری روستایی، زمینه برای درک صحیح عملکرد و ارتباط فضایی را طرح می کند که در مقیاس کوچکی همچون مسکن روستایی مطرح می شود و این موضوع دانشجویان این علوم را برای ارائه ایده های مناسب تر در طراحی ساخت و سازهای بزرگ و پیچیده آماده سازی می کند. لذا موارد فوق گویای برگزاری بالقوه و بالفعل درس معماری روستا در شاخه های علوم معماری در دانشگاه است. اما در برخی مواقع اجرای آن با چالش هایی همراه است که در ذیل به آنها پرداخت می شود.
چالش های اجرای کلاس های درس معماری روستا در مراکز دانشگاهی امروزه را می توان در بدنه مدیریت های گروه معماری و شهرسازی دانشکده ها جستجو کرد که عبارتند از: صرف نظر از اینکه سرفصل های وزارت علوم کامل و جامع نیست، در برخی مواقع سرفصل ها یا رعایت نمی شود و یا به صورت سلیقه ای برخورد می شود. به دلیل ویژگی خاص معماری روستایی، حضور دانشجویان در بافت های روستایی به درک صحیح و لمس مستقیم آن کمک می کند که در خیلی مواقع مسئولین دانشگاهی به دلیل عدم شناخت کافی از ماهیت درس، با این حضور مخالفت می کنند. تدریس دروس معماری روستایی در خیلی مواقع با اساتید حق التدریس که آشنایی کاملی با بافت روستایی نداشته و برداشت های شخصی خود را به جای قوانین حاکم بر معماری روستایی قرار می دهند. در برخی مواقع نگاه به واحد درسی معماری روستایی به دلیل نگاه نامناسب به روستا، در حاشیه قرار گرفته است و این نگاه از اساتید به دانشجویان نیز منتقل می شود. به دلیل فاصله روستا از شهرها برای حضور و مطالعه میدانی توسط دانشجویان، خانواده ها رغبتی برای سفر دانشجویان در روستاها را ندارند.
به نظر می رسد تغییر نگاه شهری ها به روستائیان که اصالت خود آنها را نیز باید در روستاها جستجو کرد، چند وجهی بوده که یک وجه آن استاد و وجوه دیگر آن را دانشجویان، مدیران گروه و مسئولین دانشگاهی برعهده دارند تا برداشت های ترحم آمیز از روستا بر اذهان غلبه نکرده تا دانشجویان بتوانند با غلبه بر چالش های فوق، در راه اهمیت شناخت معماری روستاها و بهره گیری از پتانسیل های نهفته در این بافت ها بروز دهند. ضمن اینکه به نظر می رسد، از پیامدهای قابل ملموس شناخت بهتر معماری روستا برای دانشجویان می تواند شناخت لایه های پنهان اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی اقوام سنتی ایران ساکن در اجتماعات روستایی را در پی داشته باشد تا بدین ترتیب آغازی بر فرهنگ سازی در جهت شناخت اقوام و سنن ایرانی را نیز داشته باشد.

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *