بیست و پنجمین کارگاه نظریه‌های نو با موضوع «بازخوانی کتاب توپولوژی» با سخنرانی دکتر ناصر براتی، دکتر سیدامیر منصوری و سیدامیر هاشمی‌زادگان در روز یکشنبه، مورخ ۲۹ بهمن ۹۶، ساعت ۱۷ در گالری نظرگاه پژوهشکده نظر برگزار شد. در این نشست به نظریۀ «توپولوژی» که «کریستوف ژیرو» استاد دانشگاه ETH زوریخ در کتابی با همین عنوان شرح داده است پرداخته شد.

هاشمی­زادگان: کتاب توپولوژی سومین شماره از مجموعه­ای 5 جلدی با عنوان «لنداسکریپت[1]» است که تاکنون در بخش معماری منظر دانشگاه ETH زوریخ به عنوان گزارشی از مجموعه تحقیقاتی درباره مفهوم منظر در آغاز قرن 21 منتشر شده است. عنوان لنداسکریپت به یکتا بودن هر قطعه از زمین مانند اثر انگشت اشاره دارد. نظریه توپولوژی، در سایه این تمرکز بر تفاوت­ها و تکینگیِ مکان­ها، با اتکا بر نظریه توپولوژی که ریشه در ریاضیات دارد، در پیِ تدقیق نقشِ امروزینِ معمار منظر است.

نظر به این­ که پارادایم­ها مجموعه فرض­هایِ هستی­شناسانه، معرفت­شناسانه، اخلاقی و … هستند که نظریه­ها بر اساس آن­ها معتبر/نامعتبر شناخته می‏شوند، پرداختن به آن اولویت دارد. نظریه توپولوژی در منظر، نه «اثباتگرا[2]» یا «طبیعتگرا[3]» بلکه بیشتر «آزاد پژوه[4]» است. «هایزنبرگ[5]» فیزیکدان سرشناس آلمانی، در کتاب «فیزیک و فلسفه» اظهار می‌کند: «آنچه ما مشاهده می‌کنیم نفْس طبیعت نیست، بلکه طبیعت آنچنان است که در معرض شیوه پرسشگری ما واقع شده است». در این بیان، هستیِ مستقل از فهم ما -که بتواند پیش از پرسش­گریِ فعالِ ما پدیدار شود- کمرنگ است. درواقع هستی به صورت مستقل و بی‏طرف، معنا ندارد (اثباتگرایی) و این ما هستیم که در ساختِ معنایِ پسینی پدیدارها به صورت فعال اثر داریم (آزاد پژوهی) و نه اینکه معنای پدیدارها از پیش وجود دارد و ما از طریق پدیدار آن را کشف می­کنیم (طبیعت گرا).

بنابراین منظر، مدام درحال تغییر، پسینی و حاصل از تاثیر و تاثرِ فعال انسان­هاست. ازاین‏رو در یک هم­افزایی، برخلافِ نادیده گرفتن تغییرات و یا ساده­سازی و تثبیت ساختارها (مانند علم)، فراتر از ساختار شکنی و توجه به پیچیدگی­ها و به رسمیت شناختن تغییرات (مانند فلسفه)، باید پارادایم جابه­جا شود و تغییرات نه به عنوان مانع بلکه به مثابه عامل حرکت و زایش، معتبر دانسته شود (مانند هنر). بنابراین برای زایاییِ منظر، اصلْ «تداومِ تغییرات» است نه ثبات، «تفاوت­ها» است نه شباهت­ها و «استثناها» است نه قاعده­ها. امروز در منظر، مفهومِ «هویت»، که ثابت و از پیش شکل گرفته بود[6]، با چرخشی عمیق تغییر می‏کند.

 این پیچیدگی و تداومی بودنِ جدیدِ هویت منظر-که در تغییراتِ مداومِ منظر به صورت پیوستگیِ گسست­ها در زمان و مکان است[7]– جایی است که با ابتنا بر ایده توپولوژی، ژیرو مفهوم منظر و نقش معمار منظر را در ۴ سطح شامل نظریه، راهبرد، فنون و ملاحظاتی برای پیاده سازی مشخص می­کند. در سایۀ منظومه معنایی که او و همکارانش در فصول مختلف این کتاب برپا می­کنند، نقش معمار منظر را پرکردن گسستی عنوان می‏کنند که امروز بین «شیوۀ فهم منظر به صورت علمی» و «شیوۀ فهمِ شناختی، شاعرانه و احساسی همان مکان برای مردم» وجود دارد.

در منظر، تفاوت یا زیباییِ باطنی[8] را باید ساخت. برای این‏کار نیاز است تا چشم ما بر نامعلومی­ها کور نباشد؛ زیرا استثنا در نقاط کور و نامعلومی‏ها نهفته است نه در معلومی‏ها که فعلیتِ یکی از بی‏نهایت نهفتگی‏ها است. برای بینا شدن بر نامعلومی‏ها و پرورش دادن تفاوت‏هایِ هویت­سازِ منظر‏ها به صورت تکین، ژیرو بر افزایش دقت، تدام سطح و حفظ کلیتِ مشاهده اتکا می­کند. او نسبتِ «مدل­های ابر نقاط سه بعدی پیشرفته» کنونی را، که به کمک ادوات مدرن نقشه برداری فراهم شده، چیزی مانند نسبتِ ساختِ پرسپکتیو بر ساختِ پیکچرسکِ خوش­منظره، افزایشِ توانِ سفر بر پیکچرسکِ متعالی، قدرتِ دخالتِ انسان بر زیباییِ انتزاعی و تصاویر هوایی و GIS بر زیبایی اکولوژیک عنوان می­کند. بنابراین، او استفاده از مدل‏های دقیقِ سه­بعدیِ ابرِ نقاط را ابزاری برای افزایش دقت و زمینه‏سازِ بینا شدن بر نامعلومی‏ها می‏داند. زمینه‏ای که معتقد است راز‏هایِ روحانیِ[9] معنا، در یک زمینِ معمولی نهفته است و نقش معمار منظر ساختنِ یک کل معنادار یکتا است نه اعمالِ پیش فرض‏هایی از ملاحظات اقتصادی، اکولوژیک یا دکور‏کاری. در این نگاه، معمار منظر زمینه‏ساز است نه مصرف کنندۀ زمین برای محصولی نهایی. او با ایجاد اشتداد در توپویِ مکان، حرکتِ مداوم اجتماع و ساختن تفاوت­ِ تکین منظر را فعال می‏کند.

به بیان خود ژیرو «توپولوژی تماما معطوف به همبستگی متقابل چیزها و مردم است. در حال حاضر ما هیچ پروژه منظر نمادینی[10] نداریم که بتواند به‌طور کامل این « آنِ[11]» خاص توپولوژی را در یک منظر مجسم کند. ولی علائم مسلمی وجود دارد که نشان از روندی در حال آمدن است[12]. توپولوژی می­تواند، در عین حالیکه رو به دیگران گشوده است دیسیپلین منظر را در حوزه­هایِ اقدام به‌طور سرشاری مسلح کند. چالشِ توپولوژی منظر، یکپارچه­سازی حوزه­هایِ مختلفِ ناهمگونِ اقدام است که می­توانند همزمان فیزیکی، فلسفی و علمی و شاعرانه باشند – یکپارچه کنندۀ پتانسیل­های گذشته، حال، و آینده در قالبِ یک کلِ معنادارِ یکتا»

دکتر منصوری: توپولوژی به معنای «مکان شناسی» است و با نظر بر بحث‏های فلسفی درباره شناسایی مکان، لبه عامل شناخت آن دانسته می‏شود. در مقیاس خرد، بحث مکان ملموس است زیرا با در، دیوار و… لبه محدود می‏شود ولی با تغییرِ مقیاس و پرداختن به جهان، فضا بزرگ‏تر می‏شود و سوالی برای فیلسوفان مطرح می‏شود که مکان واقعی است یا ذهنی­؟ وحدت موجود در توپولوژی، به معرفت و وحدت موجود در عرفان شباهت دارد، که در نگاه عرفانی همه عالم یکی‏اند و وحدت دارند. در این کتاب از روش علم و عقل به آن رسیدند که توپولوژی یک چیز است و همه ما قسمتی از آن هستیم و برای مشخص شدن باید به شناخت تفاوت‏هایمان پرداخته شود.

دکتر براتی: در این تئوری محقق با موضوع یکی است و این سوال مطرح می‏شود که آیا برنامه‏ریز جزئی از برنامه است؟ این مبحث به دنبال خلق کردن و ساختن یک محصول نهایی نیست بلکه به دنبال زمینه­سازی است تا موضوع خود شکل بگیرد. تفاوت­های ذهنی بین مسائل کشور ما و مدرنیسم وجود دارد. البته این تفاوت­ها نباید با عقب­ماندنِ سیستم اجرایی و دانشگاهی از مباحثِ به­روز خلط شود. عدم آگاهی از علمِ روز یکی از اشکالات موجود در معماری و شهرسازی است.

[1] LANDSCRIPT

[2] Positivist

[3] Naturalistic

[4] Emancipatory

[5] Heisenberg

[6] به دنبال برگشتن به آن، یا یافتن آن به مثابه هست یا عینی در جایی.

[7] به مانند مسئله­ای که در ابتدا، ریاضی با آن مواجه بود.

[8] intrinsic

[9] the gnosis

[10] iconic

[11] moment

[12] به نظر می‏رسد اشارۀ او به پروژه­هایی نظیر تونل حمل و نقل کوه آلپ و یا رودخانه پلاستیک در جاکارتا باشد.

گالری نظرگاه بیست و پنجمین کارگاه نظریه‌های نو را با عنوان "بازخوانی کتاب توپولوژی"

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *