تشکیل نهاد ضرورتی انکارناپذیر است اما یک نهاد مستقل و پرقدرت
آیین رونمایی ازکتاب «تجربه نهاد طرح جامع تهران؛ کنکاشی در مدیریت و برنامه ریزی طرحهای توسعه» در تاریخ ۱۹ تیرماه ۱۳۹۷ درگالری نظرگاه برگزار شد.
این کتاب توسط که توسط علیرضا عندلیب به تحریر درآمده و به همت انتشارات پژوهشکده نظر منتشر شده است طی مراسمی با حضور علیرضا عندلیب مدیر سابق نهاد برنامه ریزی توسعه شهر تهران و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد ، محمد سالاری رییس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران، سید امیر منصوری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و ناصر براتی عضو هيأت علمي دانشكده معماري و شهرسازي دانشگاه بينالمللي امام خميني برگزار شد.
نویسنده این کتاب تجربه چندین ساله خود را به عنوان مدیری که در جریان تحولات نهاد طرح جامع شهر تهران بوده به تحریر درآورده است. تجاربی که می تواند به عنوان یک دانش در اختیار پژوهشگران و مدیرانی که تصمیم ساز و تصمیم گیر هستند قرار گیرد.
علیرضا عندلیب در مراسم رونمایی از کتاب خود درخصوص توسعه تهران بیان کرد: بیش از صد سال از سابقه طرح های توسعه شهری در تهران می گذرد و در تمام این صد سال ما 6 طرح جامع و نقشه جامع داشته ایم که موفقیت آن ها بسیار اندک بوده است.
عندلیب افزود: مشکل اساسی عدم تحقق این نقشه ها و طرح های جامع، فقدان قوه و نیرویی است که بتواند اتفاقات و دگرگونی ها را منطبق با شرایط و اقتضائات زمانی و مکانی به روز کند.
اگر نهادی ساخته نشود، اندیشه نهادینه نمی شود
این استاد دانشگاه تصریح کرد: مشکل جهان سوم این است، ما plan را داریم اما planning نداریم. اگر برای تثبیت یک اندیشه نهادی ایجاد نشود آن اندیشه نهادینه نمی شود. بنابراین توسعه شهر نیاز به یک نهاد فرابخشی برای همگرایی تمام دستگاه ها و رابطه بین دولت مرکزی و نهاد محلی دارد.
وی با اشاره به سابقه تشکیل نهاد در تهران بیان کرد: نهاد اول که از سال 76 ایده آن مطرح شد و از سال 89 فعالیت خود را آغاز کردتمرکزش صرفا بر تهیه طرح بوده و از وظیفه مدیریت و برنامه ریزی طرح های توسعه شهری غفلت کرد، بنابراین نهاد اول را ما نهاد تهیه طرح نامگذاری می کنیم.
وی ادامه داد: نهاد دوم فعالیت خود را از سال 87 آغاز کرد اما متاسفانه به دلایلی که در این کتاب آسیب شناسی شده است بعد از سی ماه ادامه منحل شد.
وی در خصوص مهم ترین چالش هایی که موجب حذف نهاد دوم شد گفت: یکی جایگاه حقوقی و قانونی بود و دوم فقدان یکپارچگی فکری و رویکرد واحد میان شورا، شهرداری و وزارت راه و شهرسازی بود.
عندلیب ادامه داد: نکته دیگر بلوغ نیافتگی عرصه های مدیریت کارشناسی و تخصصی بود، ما یک امر توسعه یافته را برای سازمان توسعه نیافته خود می خواستیم.حتی در شهرداری تهران هم جوسازی ها و تبلیغاتی منفی در خصوص تشکیل نهاد می شد چراکه منافع عده ای به خطر می افتاد.
وی افزود: نکته دیگر اساس ماهیت چندبخشی، میان بخشی و حساسیت هایی بود که برای دستگاه ایجاد می شد، در حقیقت بعضی از دستگاه ها به بی برنامگی عادت کرده بودند و بردن آن ها در قالب یک برنامه مشکل بود.
عندلیب در خصوص پیامدهای نبود نهاد از بعد از سال 89 تا کنون گفت: از سال 89 به بعد، طرح جامع بدون نهاد جلو می رود و بازنگری واصلاح آن مورد غفلت واقع شده است. وزارت راه و شهرسازی هم که مسئول اصلی طرح جامع است اساسا این موضوع را به فراموشی سپرده، بنابراین ما یک طرحی را وسط گذاشتیم و هرطور دوست داریم آن را تفسیر می کنیم بدون آن که درست و غلط آن رابدانیم.
نویسنده کتاب تجربه نهاد طرح جامع شهر تهران افزود: نکته مهمی که از اعضای شورای شهر تهران می خواهم که به آن توجه کنند این است که نهاد آینده باید یک نهاد قوی، رسمی و قانونی باشد و اگر قرار است یک نهاد ضعیف تشکیل شود که قدرت، جایگاه و شان لارم را ندارد، اصلا تشکیل نشود بهتر است.
نهاد باید فرابخشی باشد
وی در خصوص ویژگی های نهاد آینده اظهارداشت: این نهاد باید بتواند خصلت فرابخشی و میان بخشی را توسط موسسین تقویت کند، و موسسین باید میثاق ببندندکه به هر آنچه نهاد می گوید، عمل کنند. نکته بعدی راهبردی بودن نهاد است، تقلیل جایگاه نهاد در سطح کارشناسی و لایه های پایین یک ضرر برای نهاد است. ویژگی بعدی دائمی بودن نهاد است، اساسا نهاد یک سازمان یا دستگاه نیست، بلکه یک شان و یک بستر برای تولید و مدیریت برنامه برای وفاق در جهت آینده است.
عندلیب در خصوص دو رویکرد برای تشکیل نهاد گفت: یک رویکرد، نهاد تک نقشی و تک زمانی است که در این صورت یک امر فوری و پروژه محور است و دیگری نهادی چند نقشی و مستقر است یعنی صرفا برای تهیه یک طرح ایجاد نمی شود و به این منظور ایجاد می شود که فرایندی را تعریف و فرایند طرح های توسعه شهری را مدیریت کند و در این صورت امری ضروری می شود.
در ادامه این مراسم محمد سالاری رییس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران در خصوص نهاد چنین اظهار کرد امروز در شورای شهر تهران این فضا فراهم شده که بتوانیم مبتنی بر تجربیات گذشته از راهبریهای افرادی همچون دکتر عندلیب بهره ببریم. ما طی هفته ها و ماه های اخیر جلساتی را برگزار کردیم و سعی شد در این جلسات از تجربیات افرادی که در فرایند ایجاد نهاد دخیل بوده اند استفاده شود.
وی ادامه داد: ما ضمن اینکه به تشکیل مجدد نهاد امیدواریم اما همچنان نگرانی هایی نیز داریم چراکه نهادی که قبلا منحل شده،اینبار می بایست حتما سند و توافقنامه آن با آسیب شناسی های جدی و استفاده از تجربیات گذشته تدوین شود.
سالاری افزود: متاسفانه هنوز هم اقدامات لازم برای قانونی کردن جایگاه نهاد در ساختارهای سازمانی مرتبط انجام نشده است و اکنون هم قرار است صرفا یک توافقنامه بین وزارت راه، شورای شهر و شهرداری تهران صورت گیرد که البته این بار تشکل های حرفه ای و دانشگاهی به عنوان یک ضلع بعد از شورای تخصصی نهاد دیده شده است و این از نقاط قوت سند جدید است.
طرح جامع و طرح تفصیلی شهر تهران کمکی به ساماندهی وضعیت شهر نکرد
این عضو شورای شهر تهران با بیان اینکه تشکیل نهاد یک امر بدیهی است اظهارداشت: اساسا وقتی که موضوعی مانند طرح جامع شهر تهران یا طرح های جامع و طرح های توسعه شهری سایر کلانشهرها مطرح می شود ، بدلیل عدم تحقق مدیریت یکپارچه شهری، شکلگیری یک نهاد فرابخشی امری بدیهی است.
وی با اشاره به اینکه ما در انجام تکالیف طرح های توسعه شهری بسیار مشکل داریم ادامه داد: یک طرح جامع برای شهر تهران و طرح تفصیلی که برشی از آن است تدوین شده است که این طرح تفصیلی یک رویه و یک هسته دارد، رویه آن پهنه بندی های ۴گانه است که در زمان ابلاغ طرح تفصیلی، شهر تهران شکل گرفته بوده و باید در کالبد شکل گرفته تعیین کنیم که کجا مسکونی باشد، کجا مختلط باشد، کجا فعالیت و کجا سبز باشد تا از آن حفاظت شود . اما هسته طرح تفصیلی تکالیف آن بوده و من به عنوان کسی که ۵ سال است در شورای شهر تهران حضور دارم و در این حوزه مسئولیت مستقیم داشته ام باید بگویم که طرح تفصیلی شهر تهران نه تنها کمکی به ساماندهی وضعیت شهر و در راستای تحقق راهبردهای ۱۷ گانه طرح جامع نکرده است بلکه وضعیت را بدتر هم کرده است.
وی ادامه داد: به عنوان مثال درخصوص ضابطه بلند مرتبه سازی که بدیهی ترین تکلیف طرح تفصیلی بوده است، می بایست مطالعات آن قبل از ابلاغ طرح تفصیلی انجام میشد و به عنوان لایحه ای در طرح تفصیلی قرار میگرفت و بعد طرح تفصیلی ابلاغ می شد. اما طی سال های اخیر مجموعه قابل توجه ای از ساختمان های بلندمرتبه بدون رعایت رویکردهای حاکم طرح جامع و طرح تفصیلی مبتنی بر سلایق مدیران شهرداری تهران آنهم با رویکرد صرف درآمدزایی ساخته شده اند.
سالاری افزود: ما در سال 93 با همکاری معاون وقت شهرسازی و معماری شهرداری تهران ۱۱۰۰ بخشنامه را لغو کردیم اما متاسفانه بعد از ۶ ماه مجددا تمام آن ها را ساری و جاری کردند و این در حالیست که قرار بود طرح جامع و تفصیلی ابلاغ شود تا شهر سلیقه ای اداره نشود. اما بدلیل عدم اجرای ۴۳ تکلیف، طرح در اجرا به مشکل خورد و و این وضعیت منجر به وقوع تخلفاتی شد .
وی با تاکید بر ضرورت تشکیل مجدد نهاد گفت: اگر زمانی نهاد برای تهیه طرح جامع تشکیل شده بود اکنون ضرورتش صدها برابر بیشتر شده چراکه نهاد است که می تواند طرح های موضعی و موضوعی و تکالیف آن را اجرایی کند.
این عضو شورای شهر تهران با بیان اینکه مال ها و مگامال ها در دنیایک فرصت محسوب می شوند بیان کرد: خوب است که مردم تمام خدمات مورد نیاز خود را در محله و منطقه خود دریافت کنند تا از ترددهای درون شهری کاسته شود اما اگر امروز مال ها و مگا مال ها در شهر تهران تبدیل به چالش و ابر چالش شده به این دلیل است که بدون پیوست های مطالعاتی ایجاد شده اند و فرایند تصویب آنها بدون حضور نهاد ، شورای شهر، شورای عالی شهرسازی و معماری و تشکل های حرفه ای و دیده بان های شهر و صرفا با رویکرد درآمدزایی طی شده است.
وی ضمن تشکر از زحمات علیرضا عندلیب برای تالیف این کتاب ادامه داد: اکنون که مجموعه ای از تصمیم سازان و تصمیم گیران این حوزه مبتنی بر فضای مطالبه گری که در شهر تهران وجود دارد، تصمیم گرفته اند که دوباره این نهاد احیا شود، تجربیات مطرح شده در این کتاب به ما کمک می کند.
رییس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران ادامه داد: ما پیش نویس نهاد را در جلساتی مبتنی بر تضارب آرا و استفاده از تجربیات گذشته تهیه کرده ایم، هرچند هنوز مقاومت هایی در این خصوص وجود دارد اما امیدواریم عملیاتی شود ودر همین راستا طرحی را از طریق شورای عالی استان ها یا شورای عالی شهرسازی و معماری تهیه کنیم و به دولت ببریم تا تبدیل به قانون شود.
سالاری در این بخش با طرح این سوال که آیا هنوز ما باید مبتنی بر طرح های ساختاری راهبردی پیش برویم یا می بایست برنامه ریزی داشته باشیم که با تحمیل شرایط و مقتضیات روز و تکنولوژی انعطاف ندارد سخنان خود را تمام کرد.
کتاب تجربه نهاد طرح جامع جزو مستندات تاریخ شهرسازی ایران است
ناصر براتی عضو هيأت علمي دانشكده شهرسازي دانشگاه بينالمللي امام خميني با بیان اینکه باید از گذشته عبرت بگیریم اظهار داشت: اگر بخواهیم جریانات شهرسازی در ایران را آسیب شناسی کنیم، باید بگوییم که متاسفانه ما از گذشته عبرت نمیگیریم و مدام اشتباه میکنیم.
وی ادامه داد: ما پروژه ای را در وزارت راه و شهرسازی انجام دادیم و اسمش را گذاشتیم “چرخ دنده های هرزه گرد” یعنی یک گروه هستند که در بالا بحث می کنند، کتاب، مقاله و رساله می نویسند و یک گروه هم در پایین بدون توجه به گروه قبلی در حال اجرا هستند یعنی دو چرخدنده که هیچ ربطی به هم ندارند و هر کدوم کار خود را انجام می دهند.
هیچکس مسئول توسعه واقعی شهری در ایران نیست
ناصر براتی با بیان این که ما اصلا در دنیا طرح جامع نداریم بلکه برنامه جامع داریم گفت: ما از اول دچار یک اشتباه تاریخی شدیم و یک ریلگذاری اشتباه صورت گرفت و برنامه های توسعه در این ریل گذاشته شد و اکنون نیز همه در این ریل حرکت می کنند و در این ریل دعوا می کنند، درحالیکه اصلا خود این ریل اشتباه است.
وی ادامه داد: اصل و اساس توسعه شهری براساس وجود انسان های متمدن، با فرهنگ و با فضیلت است که این اصل فراموش شده و هیچکس مسئول توسعه واقعی شهری در ایران نیست.ما اصلا به جامعه متمدن توسعه یافته نرسیدیم چراکه ما از ابتدا به دنبال برنامه توسعه نبودیم بلکه دنبال طرح توسعه بودیم.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه یک آشوبناکی ارتباط بین دولت مرکزی و مردان شهرها و شهرداری ها بوجود آمده است بیان کرد: دولت مرکزی به تنهایی و با یک نگاه کلی برای ۱۴۰۰ شهر تصمیم می گیرد و مشخص است که اینگونه نمی تواند هر شهر را جداگانه بررسی کند. بنابراین یک حکم کلی برای تمام شهرها می دهد و وقتی حکم بصورت کلی می صادر شد همه چیز نابود می شود. متاسفانه هیچ کس این آشوبناکی را مورد توجه قرار نداده است.
وی با بیان اینکه یک بخشی نگری افراطی به شدت در دستگاه ها، نهادها و وزارتخانه ها وجود دارد اظهار داشت: این بخشی نگری نوعی ضدیت با فضاست چراکه فضا خودش یک پدیده غیربخشی است. وقتی شما با بخشی نگری وارد ساماندهی امر غیربخشی می شوید آن را تخریب می کنید.
ما قبیله گرایانه وارد موضوعات مدیریت شهری می شویم
عضو هيأت علمي دانشگاه بينالمللي امام خميني ادامه داد: آفت بعدی سلطه تفکر قبیله گرایی در حوزه مدیریت فضایی است و ما قبیله گرایانه وارد موضوعات مدیریت شهری می شویم و بجای پاسخگویی به مردم بدنبال پاسخگویی به قبیله یعنی جناح سیاسی هستیم.
وی افزود: آفت دیگر اینست که هرکس روی کار می آید، بشدت آن منصب را شخصی می کند که در نتیجه تمام کارشناسان حذف می شوند. دکترکاتوزیان اسم این مدیریت را مدیریت کلنگی گذاشته است .
وی در خصوص آسیب دیگر بیان کرد: ما نظام ارزیابی نداریم و روندها در شهرسازی ایران خطی است . یک نفر کاری را در دوره مدیریت خود آغاز می کند و تحویل نفری بعدی می دهد و نفر بعدی از نظر فنی و علمی ارزیابی نمی کند تا به پویایی برسد و به همین دلیل نظام شهری ما پویا نیست.
این استاد دانشگاه فقدان عجیب مردم و منافع آن ها را آسیب دیگری دانست و افزود: مردم هیچ نقشی در برنامه ریزی، اجرا و ارزیابی و اصلاح امور ندارند، بنابراین فساد گسترده هم شکل می گیرد چراکه نظارت مردم وجود ندارد و مدیریت هم پاسخگو نیست.
شهرسازی یک کلمه جعلی و غلط است
وی ادامه داد: به جنبه های فرهنگسازی و تمدن سازی در شهرسازی اصلا توجه نشده است. البته باید بگویم که ما اصلا شهرسازی نداریم بلکه برنامه ریزی و طراحی شهری داریم و شهرسازی یک کلمه جعلی و غلط است و صرفا آن ریل غلط را توجیه می کند.
براتی با ذکر این موضوع که ما در مدیریت شهری ایران به شدت از نقد و اصلاح گریزانیم گفت: نهاد باید همه ذینفوذان و ذینفعان را در بر بگیرد تا تضارب آرا اتفاق افتد و به نتیجه برسد. شهرداری ها باید از یوق دولت مرکزی خارج شوند و تا وقتی دولت مرکزی برای شهرداری ها تصمیم گیری می کند همین آش و همین کاسه است. بنابراین دولت باید اختیارات خود را در حوزه شهرها به شهرداری و به محلات واگذار کند.
امیر منصوری رییس پژوهشکده نظر که مسئولیت انتشار کتاب تجربه طرح جامع تهران را به عهده داشت پس از سخنرانی مهمانان این مراسم ضمن تشکر از حضور آنان گفت: آقای دکترکاتوزیان اصطلاحی دارد که می گوید ما جامعه کوتاه مدت هستیم یعنی حافظه تاریخی قوی نداریم و زود فراموش می کنیم که چه کرده ایم و در نتیجه تجربیاتمان را تکرار و برای آینده ای کوتاه برنامه ریزی میکنیم.
وی ادامه داد: ما راهی را در این پژوهشکده آغاز کردیم، سال گذشته کتاب” نقد طرح جامع تهران” را منتشر کردیم و امسال کتاب ” تجربه نهاد طرح جامع تهران” و کتابی را هم دکتر براتی در دست تالیف دارند. ما در تلاش برای مستند سازی ادبیات حوزه شهری هستیم و در تلاشیم تا از این جامعه کوتاه مدت خارج شویم و این مستندات گذشته چراغ راه آینده شود.
منصوری افزود: در طرح های توسعه شهری ما مدام آزموده ها را دوباره آزموده ایم و از تجربیات سال های گذشته عبرت نگرفته ایم و همچنان در همین مدار پیش می رویم. البته من خوشبین هستم و فکر می کنم برای پایان بخشیدن به این دور باطل هیچ راهی نیست جز مستندسازی و باید مجامعی تشکیل شوند تا این موضوع را مدام تکرار کنند تا به توسعه برسیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در خصوص کتابی که رونمایی شده گفت: فکر نگارش این کتاب در جلسه نقد طرح جامع تهران مطرح شد و طی جلسه ای از دکتر عندلیب خواستیم تا تجربه خود را در نهاد تدوین کند. چرا که این تجربیات سرمایه کشور است و حیف است که در سینه بماند. باید امکان استفاده دیگران از این تجربیات فراهم شود و ایشان هم خیلی خوب تجربیات خود را مستند کردند و این یک قدم مثبت برای داشتن یک جامعه توسعه یافته است.
وی در تحسین مستند سازی کتاب گفت: ایشان در مستند سازی عالی هستند و همه وقایع را به خوبی گزارش داده اند اما جا داشت نکاتی در خصوص وقایع موازی نیز بیان می شد. ایشان در این کتاب راوی هستند و آنچه که خود تجربه کرده اند را به تحریر کشیده اند در حالیکه به موازات در جاهای دیگر اتقاقاتی در همین موضوع در حال وقوع بود که در کار ایشان تاثیر داشته است و خوب بود آن ها نیز بصورت زیرنویس اضافه شود چراکه این ها نیز در اتفاقات بعدی تاثیرگذار بوده اند. شاید اگر جلد دومی باشد و تکمله ای ایشان بخواهند برای کتاب بنویسند به تناسب نقاط عطفی که در کتاب وجود دارد باید اتفاقات پیرامونی را نیز ثبت کنند.
منصوری با اشاره به تصمیم برای تشکیل مجدد نهاد بیان کرد: نهاد نکات زیادی دارد که باید مورد توجه قرار گیرد اما طبعا آن ها وزن مساوی ندارند اما نویسنده این کتاب این وزن را باید بیان کند و تشخیص خود را با آن تجربه و دقتی که ثبت شده صریحا به خواننده اعلام کند که چه نکاتی سیاست کلیدی است و چه نکاتی را باید در نهاد جدید در نظر داشته باشیم. مسائل نهاد باید طبقه بندی شود.
وی ادامه داد: نکته دیگر اینکه ایشان در این کتاب زیاد جانب اخلاق فردی را رعایت کرده و از قضاوت پرهیز نموده اند در حالی که در کار عمومی و اجتماعی نمی توان قضاوت نکرد. مثلا ایشان در مرحله ای از کار مشاهده می کند که تصمیماتی خطا گرفته می شود که به انحلا نهاد می انجامد در حالیکه در این کتاب خیلی مظلومانه به آن اشاره شده است،گویی مسببان این اقدام انسان های نجیبی بوده اند و احتمالا مصلحت همین بوده است . برای خواننده ها این حد از محافظه کاری پسندیده نیست.
منصوری افزود: باید یک جاهایی صریحا همه چیز را گفت و نگذاشت که به راحتی آب خوش از خطاکاران پایین رود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با تاکید بر ضرورت ایجاد نهاد گفت: در فرض این که بر ضرورت ایجاد نهاد توافق شده باشد، باید دقت کرد که توافق روی مفاهیم مختلف نباشد. یعنی هرکس نهاد را یک جور تصور کرده و گفته خوب است .شاید نهاد را به عنوان شورای هماهنگی دیده باشند تا یک مرجع بالادستی و نافذ، از دیدن وجود نهاد به عنوان یک نهاد بالادستی که به لحاظ قانونی فراگیر و مستقل باشد یک ضرورت است.
منصوری تصریح کرد: اینکه چه کسی نهاد را مدیریت کند و به سمت چه جریانی برود نکته بسیار حساسی است. ما نمی توانیم بدون قضاوت نتیجه کار و دستاورد کسانی که مدیران قبلی نهاد بوده اند، دوباره نهاد را ایجاد کنیم و انتظار موفقیت هم داشته باشیم. ما باید جامعه کوتاه مدت نباشیم و گذشته را چراغ راه آینده بدانیم .
وی ادامه داد: آقای فرجامی معاون وقت وزارت مسکن در صفحه 53 کتاب به آقای عندلیب می گوید که “همکاران درجه یک شما مخالفان فرایند تهیه طرح جامع هستند، آن ها در خبرگزاری ایسنا نشستند و بحث کردند و آن را نفی کردند. بنا براین اگر قرار باشد این افراد به کمک شما بیایند و در همان ابتداکشف ایراد کنند، راه به خطا خواهد رفت و اگر این اتفاق افتد نهاد درگیر حاشیه می شود و به توافقات لطمه می خورد در حالیکه در بند بعدی نوشته شده که نهاد باید مشارکتی باشد و قوای ذینفع و ذینفوذ برای کار بیایند اما فرجامی رسما می گوید که این افراد نباید وارد کار شوند.”
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران افزود: این ها همان هایی هستندکه وقتی ایرادات طرح جامع را نقد می کردند به دهان منتقدین می زدند و آنان را جاه طلب، کینه توزانی معرفی می کردند که قصد گرفتن جایگاه آنان را دارند. آقای فرجام ، بصورت ضمنی دکتر عندلیب مدیر تازه کار آن زمان را تهدید می کند که منتقدین را به نهاد راه نده.
وی با بیان اینکه ما اگر بخواهیم که از این کتاب نتیجه بگیریم که نهاد چگونه باید باشد اظهارداشت:یکی از مشکلات نهاد این است که بی سواد است. آقای حبیب الهیان چه درسی خوانده یا چه تجربه ای داشته که مسئول مطلق العنان طرح جامع تهران بشود! شکست طرح جامع و کنار گذاشته شدن آن به استناد اظهارات آقای سالاری و نوشته های این کتاب شاهد این ادعا است.
منصوری ادامه داد: یا آقای شفیق به استناد کدام تجربه و تحصیل متولی طرح جامع شهر تهران می شود. نتیجه این انتخاب آن می شود که طرح جامع مجری منویات مدیریت می شود یا حسب اظهارات ایشان که در کتاب نقشه طرح جامع چاپ شد. تدوین اهداف طرح را از قلم می اندازند یا در یک اشتباه ناحق در طرح جامع تهران از بافت های فرسوده که بزرگترین مساله شهر است عبور می کنند و صرفا دور پهنه های فرسوده خط کشی کرده و می گویند که بعدا برای آن یک طرح موضوعی تهیه می کنیم . این تعلیق به محال است مگر می شود بزرگترین چالش شهر را جدا از طرح جامع دید؟ دلیل اینست که این افراد دانش ندارند. خود حبیب الهیان نیز راجع به موضوع تعلیق نهاد می گوید که دوستان وزارت در خوشبیانه ترین حالت توجیه نیستند و سواد این کار را ندارند.
منصوری بااشاره به بخشهایی از کتاب نکاتی را مطرح و به موانع موجود در نهاد اشاره کرد وگفت: اگر می خواهید دوباره به این وضعیت دچار نشویدکه احکام اصلی طرح جامع بعد از 60 میلیارد تومان هزینه یکی یکی وتو شود، باید مواظب باشیدکه کار در کشور در دست بی سوادان نباشد. بیسوادانی که دست و پا دارند، زدو بند می کنند و نفوذ دارند. این ها از اشخاص ظاهرالصلاح هم سواستفاده می کنند. افراد مشهوری در فضای معماری و شهرسازی داریم که از بعد از انقلاب در همه جا حضور دارند و فقط از دولتی به دولت دیگر منتقل می شوند و تغییر ناپذیرند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران افزود: اگر ما بخواهیم یک نهادی درست کنیم که به جایی برسد باید از گذشته درس بگیریم. ما مشکلات زیادی در حوزه کارشناسی نداریم، مشکل ما استفاده از مدیران است که کار بلد نیستند و باندی هستند به همین دلیل ما نمیتوانیم یک طرح بی طرفانه که مربوط به منافع عام است داشته باشیم.ما باید روشی پیش بگیریم که خطاهایمان تکرار نشود.
در پایان این جلسه عندلیب خطاب به سالاری گفت من خواهشی دارم که اکنون که انتشار این کتاب با تصمیم تشکیل مجدد نهاد مقارن شد قبل از هرگونه تصمیمی برای نهاد این کتاب را حتما دست اندر کاران مطالعه کنند چون نقطه نقطه این کتاب با احساس نوشته شده است.