آمار بالای فروش فیلمهای ایرانی در نوروز سال 1395 ، از معدود اخبار فرهنگی بود که تقریبا تمامی رسانه های کشور را متوجه خود ساخت و هر کدام از جانبی به انتشار و تحلیل این خبر غافلگیر کننده پرداختند. در نوروز امسال فیلم هایی همچون من سالوادور نیستم (منوچهر هادی)، 50 کیلو آلبالو (مانی حقیقی)، بادیگارد (ابراهیم حاتمی کیا)، ابد و یک روز (سعید روستایی)، خشم و هیاهو (هومن سیدی) و کفشهایم کو؟ (کیومرث پوراحمد) اکران شد که در همان روزهای آغازین، رکورد فیلم های سال قبل که در این ایام اکران شده بود را با اختلافی زیاد شکست. این میزان فروش، باعث خرسندی بسیاری از دست اندرکاران سینما شد و حتی عده ای از سرمایه گذاران را برای ساخت سالن های سینمایی ترغیب کرد. به هر ترتیب نفسِ اتفاق را می توان به فال نیک گرفت اما حفظِ چنین موقعیتی را در طول سال، باید با دانش بر دلایل آن تعریف نمود.
عده ای از کارشناسان سینما و فعالان فرهنگی، دلیل این میزان فروش را در حوزه سینما، عملکرد بسیار ضعیف تلویزیون در تولید برنامه های مفرح و متنوع برای مخاطبین در ایام نوروز می دانند. بدیهی است که وقتی آمار بینندگان سریالها و تله فیلم های تلویزیونی کاهش یابد، خبر از چرخش ذائقه مخاطب به سمت رسانه های دیگر همچون سینما می دهد. مخاطب در سینما فیلم مورد علاقه خود را از میان فیلم های اکران شده انتخاب و فارغ از محدودیت و خط قرمزهایی که بر تولیدات رایج تلویزیونی حکمفرماست، به تماشای آن می نشیند. دلیل این امر، شکاف عمیقی است که در مدیریت ناهماهنگ میان سازمان سینمائی کشور و سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به چشم می خورد.
برخی دیگر از علاقه مندان سینما، کیفیت فیلم های اکران شده را ملاک استقبال چشمگیر مردم در ایام نوروز از سینما می دانند. با نگاهی اجمالی می توان ادعا کرد که فیلم های امسال چه از نظر عناصر روایی یعنی فیلم نامه و تمام مؤلفه های آن شامل قصه، شخصیت پردازی، فضاسازی و… و چه از نظر عناصر سبکی یعنی نوع فیلم برداری، طراحی صدا، طراحی صحنه و …، از ارتقای قابل توجهی نسبت به تولیدات سالهای گذشته برخوردار بوده که باعث ایجاد احساس خوشایند در ارتباط با مخاطب گردیده است. یکی از دلایل این امر، سخت گیری تهیه کنندگان سینما در انتخاب فیلم نامه، چینش عوامل و چگونگی عرضه فیلم می باشد که حاکی از افزایش سطح آگاهی در این صنف سینمائی است. دسته ای از منتقدان سینمائی نیز، تنوع موضوعی و ژانری فیلم ها را علت موفقیت فروش نوروز 95 می دانند. به عنوان نمونه فیلم من سالوادور نیستم و 50 کیلو آلبالو در گونه سینمای کمدی – تجاری، بادیگارد در گونه سینمای قهرمان محور و سیاسی، ابد و یک روز و خشم و هیاهو و کفشهایم کو؟ در گونه سینمای اجتماعی و ملودرام ساخته شده اند. متأسفانه در سالهای اخیر، عموم تهیه کنندگان، مشتاق به استقبال از فیلم نامه های کلیشه ای و گیشه پسند بودند که صرفاً هدفی جز جذب مخاطب و ساخت سرگرمی جعلی برای او نداشت اما با تماشای فیلم های امسال متوجه می شویم که عنصر اندیشه بیش از گذشته در بطن آثار سینمائی قرار گرفته و اندک اندک مسبب تغییر ذائقه مخاطب می گردد.
در هر حال ممکن است مجموعه ای از دلایل ریز و درشت به فروش سینمای ایران در نوروز 1395 کمک کرده باشد اما با توجه به وضعیت پیش آمده، پرسش اصلی این است که برای تبدیل این رویداد از امری گذرا و موقت به امری ثابت و همیشگی، چه باید کرد؟ برای پاسخ به این پرسش، سازمان سینمائی نیاز به تشکیل شورایی متشکل از افراد آگاه به چرخه اکران و سلایق مخاطب دارد تا بتواند با به کارگیری برنامه ای منظم و هدفمند،این اتفاق مهم را به کل سال تسری بخشد. این برنامه می تواند شامل زمان دقیق اکران فیلم ها به تناسب موضوع، اکران فیلم های متفاوت از منظر ژانر به شکل همزمان، تولید فیلم هایی با الگوهای آشنا با سلیقه مردم و … باشد چرا که در غیر اینصورت تمام نتایج به دست آمده از نوروز 95 از بین رفته و دوباره لوکوموتیو سینمای ایران جهت رسیدن به مقصد به همان ریل های پوسیده قبلی پناه خواهد برد.
امید است بتوان فارغ از هر نوع جهت گیری خیال پردازانه و ذوق کنترل نشده، در حفظ این دستاورد تاریخی کوشید و روز به روز مردم را به عنوان مهم ترین و شاخص ترین معیار در حیات سینمایی کشور با این هنر آشتی داد.
نوشته جالبی بود… اتفاقاً داشتم امروز درباره این موضوع فکر می کردم.مرسی آقا
به نظرم خوب بررسی شده بود ماجرای فروش نوروز