بافت های تاریخی در هر شهری،نقش مهمی را در هویت بخشی ایفا می نماید.نگاه افراطی وگاه تفریطی باعث شده است که در نوع برخود با بافت های تاریخی، نه تنها از رونق آنها کاسته بلکه این بافت ها را به انزوا کشانده است.این مسئله امروزه تبدیل به بزرگترین دغدغه مدیران ومتخصصین امور شهری شده است.
توجه به بافت تاریخی در هویت بخشی وایجاد ارزش افزوده برای شهر آنقدر اهمیت دارد که اگر مدیران شهری به این امر واقف بودند،قطعاً به گونه ای دیگر رفتار می کردند.متأسفانه نگاه سطحی و زود بازده باعث شده است که جنبش تحت عنوان تجاری سازی بافت تاریخی صرفاً با نگاه فقط اقتصادی شکل بگیرد.که نه تنها مشکلی از بافت تاریخی را کم نکرده ،بلکه باعث وخیم تر شدن اوضاع شده است.این مداخلات توازن بافت را به هم ریخته وباعث شده است که از نظر اجتماعی مشکلات عدیده ای به وجود آید.نگاه صفر ویکی مدیران شهری موجبات افراط وتفریط در بافت را فراهم آورده است. برخی این نگاه را دارند که باید با بولدوزر همه بافت را تخریب کرد ودوباره با طراحی خوب آن را بسازیم و در مقابل عده ای این عقیده را دارند که بافت باید کاملاً حفظ شود.شرایط پیچیده در بافت تاریخی وانواع دسته بندی ها نشان می دهد که قطعاً نه راه حل اول مناسب است چون هویت ،اصالت بافت و خاطره انگیزی را از بین خواهد برد و نه راه حل دوم، به خاطر اینکه باعث ایجاد محدودیت برای ساکنین و در نتیجه جابه جایی به نقاط دیگر شهر می شود.اگر به جای چنین دیدگاهی با نگاهی غیر متعصبانه ومنصفانه به خود بافت بنگریم می توانیم راه حل سومی نیز برای آن پیدا کنیم.راه حلی که نه تنها مشکل را حل خواهد کرد بلکه با ایجاد ارزش افزوده می تواند باعث رونق هرچه بیشتر تمام شهر شود.به عنوان نمونه در شهر بارسلون تعادل بین بافت تاریخی وبافت جدید برقرار است وبافت جدید با احترام وبراساس بافت تاریخی شکل گرفته است.اما در بافت های تاریخی ما عکس این قضیه اتفاق می افتد.این بافت جدید است که خود را بر بافت قدیم دیکته می کند.راه سوم فقط حفظ بافت تاریخی نیست بلکه توجه به پتانسیل های موجود وسرمایه اجتماعی شهر است.مثلاًراه سوم شهر اصفهان قطعاً با شهر شیراز متفاوت است.پس توجه اساسی به زمینه می تواند سر نخی مهم برای راه حل بافت تاریخی باشد.تعادل بخشی بین بافت قدیم وجدید کاری بسیار مهم است که برای رسیدن به موفقیت در بافت های شهری، باید آن را در نظر گرفت.به طور ویژه مسائل اجتماعی وآسیب شناسی آن می تواند بسیار کارا باشد.
شهر شیراز دارای بافت تاریخی با ارزشی است که تنوعی فراوان در آثار وابنیه و… دارد.این ویژگی باعث شده است که نگاه ویژه ای به این بافت وجود داشته باشد.در زمینه حفظ ومرمت تک بنا ها کار های زیادی انجام شده است.همچنین از نظرحفظ خط آسمان در بافت تاریخی تلاش های بسیار بی نظیری انجام شده است که نشان دهنده توجه به این بافت تاریخی است.همه این نکات به خوبی حاکی از این است که این شهر نسبت به سایر شهرهای کشورمان شرایط بهتری را دارا است.در بازدید پژوهشی اخیر که از مرکز شهر شیراز داشتیم.وقتی به فضاهای داخلی بافت رفتیم،شرایط به گونه ای دیگر رقم خورده است.گویا حیات شهری از مرکز شهری رخت بربسته است.این مرکز شهری با اهمیت تبدیل به هسته اصلی مواد مخدر شده است.گویا این اتفاق مانند سرطانی بدخیم به جان بافت داخلی افتاده است وکم کم تمام بافت تاریخی را در بر خواهد گرفت.در سفرقبلی به شیراز با توجه به اینکه توجهی به بافت داخلی نداشتیم،فکر می کردیم همه چیز در بافت تاریخی شیراز خوب است.اما در این سفر به طور کلی نظرم تغییر کرد.چرا که با همه این اقدامات مؤثر باز هم بافت تاریخی این شهر اینگونه شده است.
با توجه به مسائلی که مطرح شد،عدم توجه به مسائل اجتماعی و مشارکتی باعث شده است که بافت شهری به شدت آسیب پذیر شده است.طرح های موضعی که انجام شده یا در حال انجام است.فقط مشکلات اجتماعی را از مکانی به مکان دیگر منتقل می کنند.اما صورت مسأله کماکان به قوت خود باقی مانده است.بلاتکلیفی وعدم توجه به زمینه باعث شده است که در برخی نقاط از بافت شاهد افراط ودر جای دیگر شاهد تفریط در توجه به بافت تاریخی هستیم. ارائه راهکاری متوازن با تمرکز بر پتانسیل گوناگون بافت تاریخی شیراز می تواند به عنوان راه حل سوم،مشکلات بافت را تاحدودی کاهش دهد وبا ارزش افزوده ایجاد شده موجبات رونق بافت تاریخی را فراهم آورد.
مرسی خیلی عالی بود